به نام خدا

در باره موضوع ((بسيجي خستگي را خسته كرده )) اين ها همه تبليغات پوچ هستند چرا كه هم خود كسي كه اين مطلب را گفته و نوشته و من و ديگران مي دانيم ديگر اين بسيجي نه آن بسيجي است كه در اوايل انقلاب بودند چرا كه آنها با چفيه و اين ريا كاريها بسيجي نشدند آنها به قول پرفسور حسابي كه گفت اين مردم كه براي امام و خدا جان فشاني مي كنند بخاطر سه چيز بود اول صداقت و احترام و ديگري از يادم رفته از همه مهمتر صداقت است كه در اين مسئولين از رهبر و اطرافيانشان گرفته تا ديگران از اين صداقت مؤثر و جاذب خبري نيست بلكه جاي آنرا تبليغات مسخ كننده و عوام فريبي هاي قوي جايگزين شده كه در موقع وقت وقتش رنگ مي بازد اگر هم بسيج مدرسه عشق است مدرسه عشق بود چرا كه بسيج وبسيجس كه در زمان جنگ هم در جبهه ها حضور داشت هم در شهرها با دادن دفتر بسيج به مردم اغلب مستضعف به كمك آنها مي شتافت البته اين مشكل از جانب بسيجي جزء نيست بلكه اين تقصير از جانب هدايت گر آنها است و بسياري مطالب ديگر كه نشانگر تغيير رويه خاموش و ساكت بسيج است كه بسيجرا بيشتر به جنبه رزمي آن مي پردازند تا جنبه هاي ديگر چرا كه در زمان صلح مرزي ما به جنبه هاي ديگر آن نياز منديم ولي چون رهبر ورهبران بسيج توانايي بازگرداني به همان آرمانهاي قوي راندارندراحترين كار كه همان تغيير رويه است راپيش گرفته اند

كمي روحيه تعصب كور كورانه را كنار بگذلريد مي بينيد كه درست مي گويم كه اين تغيير رويه در بسيج واقعي است اگر كمي به جنبه پشت جبهه بسيجيهاي آنموقع عمل مي شد اين وضعيت نبود و غيره وغيره