سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شریفترین شرف، دانش است . [امام علی علیه السلام]
ما می توانیم - رهنمودهای امام خامنه ای
  • پست الکترونیک
  • درباره نویسنده پایگاه
  •  RSS 
  • موضوع بندی رهنمودهای امام خامنه ای
  • صفحه اصلی
  • ما میگویم زمینه‏هاى این باور که ایران می تواند حداکثر طی 50سال آینده حرف اول علمی جهان را بزند، موجود است.
      استعداد ما ایرانیها در زمینه‏هاى علمى، در دنیا اثبات شده است؛ از طرق مختلف، این معنا تحقیق و بررسى شده است و از نظر ما، قطعى است. در پیشرفته‏ترین دانشگاههاى دنیا، عنصر ایرانى از متوسط استعدادهایى که در آن دانشگاه بوده، سطحش بالاتر است؛ یعنى متوسط استعدادِ ایرانى از متوسط استعداد جهانى، سطحش بالاتر است. هم زمینه‏هاى طبیعى کشور، این را نشان میدهد. ما در جاى خوبى از دنیا قرار داریم، از جمعیت خوبى برخورداریم، با سطح جغرافیایى خوبى قرار داریم و با این نسبتى که ما از لحاظ جمعیت و سطح ارضىِ جغرافیایى نسبت به کل بشریت و کل عالم داریم، امکاناتمان بالاست و کشور فقیرى نیستیم. من یک وقتى آمار اینها را در همین سخنرانیهاى عمومى گفته‏ام و پخش شده، نمیخواهم تکرار کنم. ما تقریباً یک صدمِ جمعیت دنیا را داریم و یک صدمِ وسعت ارضىِ کره‏ى زمین را هم داریم؛ آن وقت ذخایر ما در زمینه‏هاى مهمترین عناصر تشکیل‏دهنده و پیش‏برنده‏ى تمدن کنونى دنیا - یعنى فولاد، مس و چند عنصر دیگر - بیش از یک درصد است؛ سه درصد، چهار درصد، پنج درصد؛ به نفت یا گاز که میرسیم، ناگهان رشد جهشى‏اى هم مشاهده میکنیم. استعداد انسانى هست، استعداد طبیعى هست و تجربه‏ى کارکرد هم هست. ما نگاه میکنیم هر جایى که تلاش کردیم، زحمت کشیدیم و یک توجهى نشان دادیم، پیش رفتیم.
    ما وقتى میخواهیم درباره‏ى نیازهاى کنونى جامعه‏ى دانشگاهى و محیط دانشگاهى و علم حرف بزنیم، از دو دیدگاه، با دو زبان میتوانیم حرف بزنیم؛ یک زبان، زبان تشویق کننده و به حرکت درآورنده، و یک زبان، زبان مأیوس کننده و دلسرد کننده است. من خواهشم این است که اساتید محترم، مسئولان محترم در همه جا - سر کلاس، در مجامع علمى و در بیان گزارشها - آن زبان اول را به کار بگیرند، نه زبان دوم را.
    بسم‏اللَّه‏الرّحمن‏الرّحیم‏

    برادران و خواهران عزیز، استادان محترم و اعضاى هیئتهاى علمى دانشگاهها، خیلى خوش آمدید.

    مقصود اصلى از این جلسه - که چند سالى است هر سال ما این را داریم - دو چیز است؛ اگر چه مقاصد دیگرى هم ممکن است در کنار این دو چیز بر این محفل دوستانه و صمیمى مترتّب بشود. اول از آن دو چیز، اعلام احترام به مقام استاد و مقام علمى شخصیتهاى علمى کشور است. ما خواستیم با این نشست، با این فرصت نسبتاً وسیع چند ساعته‏اى که هر سال اینجا گذاشته میشود و میدانى که اساتید محترم پیدا میکنند تا نظرات خودشان را در یک تریبون عمومى و سراسرى - که پخش خواهد شد - بیان کنند، تکریم خودمان را نسبت به اساتید محترم اعلام بکنیم و نشان دهیم. و این به نظر ما، یک هدف مهمى است. اگر ما از عالِم تکریم کردیم، علم تکریم خواهد شد و اگر علم تکریم شد، رشد و رواج و گسترش خواهد یافت؛ و ما براى آینده‏ى کشورمان، به این احتیاج داریم.

    هدف دوم این است که در یک جلسه‏ى دوستانه و صمیمى، دور از رسمیتهاى سمینارى و تقیّداتى که معمولاً وجود دارد، جمعى از زبدگان و فرزانگان و مطّلعان امور دانشگاه و علم کشور، عمده‏ترین مسائل دانشگاهها را اینجا مطرح کنند؛ البته مسائل مربوط به جنبه‏هاى علمى دانشگاه و آن چیزهایى که به اساتید، بیشتر مرتبط مى‏شود، تا فضاى این جلسه و فضاى ذهن مسئولان علمى کشور و به تبع آن، فضاى عمومى کشور با مهمترین مسائل دانشگاهها و نیازهاى آنها و آینده‏نگریهایى که در این زمینه میشود کرد، آشنا بشود. ما هر سال که این جلسه را داشته‏ایم، من خودم شخصاً از بیانات دوستانى که اینجا صحبت کردند، بهره‏مند شدم و استفاده کردم؛ نکات خوبى براى من روشن شده و به دنبال آن، اقدامات مناسبى و خوبى هم صورت گرفته است. هیچ شک نکنید که ما در این ده، دوازده سال اخیر، یک حرکت نوِى را در زمینه‏ى پیشرفت علم، رشد علم، رشد تحقیق و تنوّع و نوآوریهاى گوناگون آن، داریم در کشورمان تجربه میکنیم؛ اگرچه از اول انقلاب این حرکت آغاز شده، اما در این سالهاى اخیر، رشد بیشتر و بهترى داشته است؛ لکن اینها هنوز گامهاى بسیار اوّلى و ابتدایى است. لذا ما همچنان به نظرات، پیشنهادها و نکته‏بینى‏هاى شما براى پیشرفت علم در کشور نیاز داریم. در این جلسه، بخشى از این نیاز ان‏شاءاللَّه برآورده خواهد شد.

    حالا من آماده هستم. هدف، اظهارات من نیست؛ من در این جلسه مایلم بیشتر شنونده باشم. حالا اگر وقتى در آخر باقى ماند، چند جمله‏اى هم عرض خواهم کرد؛ اما عمده ترجیح میدهم که من در این جلسه بشنوم.

    * * *

    مطالبى که شنیدیم به نظر من مطالب مفید و متنوّعى بود؛ ممکن است بعضى از دوستان، بخشى از این مطالب را تصدیق نکنند، لکن طرح این موضوعات در این جلسه یقیناً مفید بود؛ ذهن ما و ذهن مسئولان و دست‏اندرکاران را باز میکند و بیش از پیش به جوانب و آفاق مختلف در زمینه‏ى مسائل دانشگاهى متوجه میکند. آنچه که من در این مجال کوتاه عرض میکنم، دو، سه مطلب و نکته‏ى کوتاه است:

    یکى این است که ما وقتى میخواهیم درباره‏ى نیازهاى کنونى جامعه‏ى دانشگاهى و محیط دانشگاهى و علم حرف بزنیم، از دو دیدگاه، با دو زبان میتوانیم حرف بزنیم؛ یک زبان، زبان تشویق کننده و به حرکت درآورنده، و یک زبان، زبان مأیوس کننده و دلسرد کننده است. من خواهشم این است که اساتید محترم، مسئولان محترم در همه جا - سر کلاس، در مجامع علمى و در بیان گزارشها - آن زبان اول را به کار بگیرند، نه زبان دوم را. ما سرعت پیشرفتمان در این چند سال اخیر - طبق آمارهایى که بنده در اختیار دارم و به من ارائه داده‏اند - در دنیا، درجه‏ى اول است. من اخیراً مراجعه نکرده‏ام؛ اما این آمار را حدود یک ماه و نیم پیش دیده‏ام؛ آمار حساب‏شده‏اى است و دقیق و درست است. سرعت پیشرفت علمى کشور ما در سطح دنیا در درجه‏ى اول است، نه در سطح منطقه. لکن آنى که بالفعل دست ما را گرفته و آن نقطه‏اى که بالفعل در آن قرار داریم، چندان راضى‏کننده نیست. این هر دو واقعیت، باید در کنار هم دیده بشود. هر دو درست است؛ هم اینکه ما الان کمبودهاى زیادى داریم، جایگاهى که ایستاده‏ایم، جایگاهى نیست که ما را به عنوان یک عنصر ایرانى و مسلمان، و داراى نگاههاى بلند به افقهاى دور راضى بکند و هم اینکه در عین حال حرکتى که ما کرده‏ایم، این حرکت، حرکت بسیار خوب و پُرشتابى بوده است؛ این شتاب را باید نگذاریم کم بشود. البته باید بیشترش هم بکنیم.

    من حدود یک سال و نیم پیش در یک مجمع علمى - شبیه همین مجموعه‏ى شما، که جوانها و دانشجوها و زبده‏ها و اینها بودند - گفتم من انتظارم این است که ما پنجاه سال دیگر (نمى‏گویم ده سال، پانزده سال دیگر) در دنیا و در سطح عالم، حرف اول علمى را بزنیم؛ یعنى مرزهاى علم را ما تعیین کنیم. کار به جایى برسد که زبان ما - که زبان فارسى است - در دنیا زبان علم بشود. این، آن افقى است که جلوِ چشم من است. براى اینکه به این نقطه برسیم، اولاً باید باور کنیم که این میشود. اگر شما که استادید، آن آقا که دانشجوست و آن شخص سومى که مدیر و در رأس تشکیلات است، باور نداشته باشد که این کار عملى است، بدانید قطعاً نخواهیم رسید. باید باور کنیم.

    من حرفم این است: من میگویم زمینه‏هاى این باور موجود است. اولاً استعداد ما ایرانیها در زمینه‏هاى علمى، در دنیا اثبات شده است؛ از طرق مختلف، این معنا تحقیق و بررسى شده است و از نظر من، قطعى است. در پیشرفته‏ترین دانشگاههاى دنیا، عنصر ایرانى از متوسط استعدادهایى که در آن دانشگاه بوده، سطحش بالاتر است؛ یعنى متوسط استعدادِ ایرانى از متوسط استعداد جهانى، سطحش بالاتر است. هم زمینه‏هاى طبیعى کشور، این را نشان میدهد. ما در جاى خوبى از دنیا قرار داریم، از جمعیت خوبى برخورداریم، با سطح جغرافیایى خوبى قرار داریم و با این نسبتى که ما از لحاظ جمعیت و سطح ارضىِ جغرافیایى نسبت به کل بشریت و کل عالم داریم، امکاناتمان بالاست و کشور فقیرى نیستیم. من یک وقتى آمار اینها را در همین سخنرانیهاى عمومى گفته‏ام و پخش شده، نمیخواهم تکرار کنم. ما تقریباً یک صدمِ جمعیت دنیا را داریم و یک صدمِ وسعت ارضىِ کره‏ى زمین را هم داریم؛ آن وقت ذخایر ما در زمینه‏هاى مهمترین عناصر تشکیل‏دهنده و پیش‏برنده‏ى تمدن کنونى دنیا - یعنى فولاد، مس و چند عنصر دیگر - بیش از یک درصد است؛ سه درصد، چهار درصد، پنج درصد؛ به نفت یا گاز که میرسیم، ناگهان رشد جهشى‏اى هم مشاهده میکنیم. استعداد انسانى هست، استعداد طبیعى هست و تجربه‏ى کارکرد هم هست. ما نگاه میکنیم هر جایى که تلاش کردیم، زحمت کشیدیم و یک توجهى نشان دادیم، پیش رفتیم. خوب، حالا آقاى دکتر مرندى رنجها و دردها و غصه‏ها و نگرانیهاى سه، چهار سال اولِ انقلاب در زمینه‏ى کمبود پزشک، کمبود استاد دانشگاه و کمبود فضاى آموزشى دانشگاه و آموزش و پرورش را بیان کردند؛ یک داستانى است، که آن روزها از مشاهده‏ى این کمبودها، چه بر ماها میگذشت! براى جراحى قلب، هفت، هشت سال در این کشور وقت داده میشد. یک نفر میخواست مثلاً برود قلبش را عمل جراحى کند، دریچه‏اش را عوض کند، یا عمل پیوند رگ و غیره انجام دهد، بایستى هشت سال منتظر میماند! این مال بیست سال پیش است. خیلیها هم میمردند. ما امروز وقتى به آن گذشته نگاه میکنیم، مى‏بینیم حرکت کشور در این زمینه‏ها، یک حرکت غیر قابل تصورى است؛ حرکت، خیلى خوب بوده. کار کردیم، نتیجه‏اش را هم داریم مشاهده میکنیم. همین رویان(1) - که آقاى دکتر گُورانى گزارش دادند - و این ماجراى سلولهاى بنیادى که اینها با امکانات کم توانستند به آن دست پیدا کنند و پیشرفتى که در این زمینه کرده‏اند و در این سمینارى که دو سال قبل در اینجا تشکیل شد و دانشمندان دنیا، آمدند و با آنها مصاحبه شد و گواهى و اظهار شگفتى کردند؛ اینها یک داستانهایى است که واقعاً جا دارد به عنوان مایه‏هاى افتخار، جلوِ چشم ما باشد. ما شخصیتهایى از قبیل مرحوم دکتر کاظمى آشتیانى - که حالا من مقیّدم از این جوان پاکباخته‏ى مؤمنِ فاضلِ کارآمد، و مدیر حقیقتاً انقلابى و مؤمن اسم بیاورم - داریم و الان هم در کشور، فراوان هستند و در بخشهاى مختلف دارند کار میکنند؛ و کارهاى خوبى هم انجام گرفته است. وضع دانشگاههاى ما امروز با بیست، بیست‏وپنج سال قبل قابل مقایسه نیست؛ پیشرفتهایمان خیلى خوب است.

    البته من یک اشاره‏اى بکنم به آن آمارهایى که گفتیم تحلیل لازم دارد و آنچه که آقاى دکتر ملک‏زاده گفتند. ببینید این معیارها و ملاکها، و عناصر نمره‏دار براى اینکه یک دانشگاهى نمره بیاورد یا نیاورد، همه‏اش عناصر علمى نیست؛ گاهى یک عناصرى است که شما اصلاً قبولش ندارید؛ من نمیخواهم حالا تصریح کنم. بنده این عناصر تشکیل‏دهنده و نمره‏آور را براى اینکه یک دانشگاه در آمارهایى جهانى نمره بیاورد، دیدم؛ بعضى از اینها را شما قبول ندارید. اگر زمان وزارت آقاى دکتر ملک‏زاده یا آقاى دکتر مرندى یا آقاى دکتر فاضل یا دیگران بنا بود که این معیارها اقدام بشود، خودِ این وزرا حاضر نبودند با فرهنگ اسلامى و ایرانى ما قبول کنند. یک مقداریش هم البته مسائل علمى است. شکى نیست که ما در آغاز کاریم؛ من اول هم گفتم، قدمهاى اولیم. باید این قدمها را پى‏درپى برداریم، باید پیش برویم و باید باور کنیم که «میتوانیم». من حرفم این است. شما با این باور و با این نگاهِ همراه با اذعان و قبول قابلیتِ این جوانهاى مؤمن ما و پیشرفتى که کرده‏اند، کمبودها را یکى یکى بشمرید؛ هیچ اشکالى ندارد. این ما را تشویق خواهد کرد به این که این کمبودها را کم کنیم و روزبه‏روز پیش برویم. جوانى هم که از شما این را میشنود، همچنین تشویق خواهد شد به اینکه پیش برود و شوق و امید پیشرفت در دل او بیشتر خواهد شد؛ برخلاف اینکه ما نگاهمان، نگاه منفى باشد، نگاه مأیوس‏کننده باشد، که این را من قبول ندارم.

    نکته‏ى دوم و به نظر من نکته‏ى اساسى؛ شما آقایان و خانمهایى که اینجا تشریف دارید، گزیده و نمونه‏اى هستید از اساتید کشور. آنچه که اساتید ما براى پیشرفت علم، وجهه‏ى همت خودشان باید قرار بدهند، اولاً «شجاعت علمى» در همه‏ى بخشهاست؛ هم در بخشهاى علوم انسانى، هم در بخشهاى علوم تجربى، هم در بخشهاى نزدیک به عمل و فناورى، و هم در بخشهاى علوم پایه. نظریه را دنبال کنند، تولید کنند، خلق کنند، ابداع کنند، نقد کنند؛ چشم‏بسته و تقلیدى نباید کار را دنبال کرد. مشکل ما در گذشته همیشه این بوده که در زمینه‏هاى مختلف - در همه‏ى زمینه‏هاى علمى - چشم‏بسته و تقلیدى نگاه کردیم که ببینیم غربیها چه میگویند. درست است که غربیها حداقل دو قرن، دو قرن و نیم از ما در حرکت علمى جلوتر بودند و به مناطق خیلى عجیب و باورنکردنى‏اى هم رسیدند؛ در این تردیدى نیست. ما هم عقب ماندیم؛ با همه‏ى افتخارات گذشته‏مان، به خاطر تنبلیها و سوءسیاستها؛ در این تردیدى نیست. اما من قبلاً هم گفته‏ام، ما از شاگردى کردنِ پیش کسى که بلد است، ننگمان نمیآید؛ ولى میگوییم نباید فکر کنیم که ما همیشه باید شاگرد بمانیم. معناى این نگاه تقلیدى، این است: ما همیشه باید شاگرد بمانیم. نوآورى لازم است. اعتماد به نفسِ شخصى و اعتماد به نفسِ ملى در اساتید ما، یک ضرورت است. اولاً، استاد ما شخصاً اعتماد به نفس داشته باشد و کار علمى بکند. به آن کار علمى‏اش تکیه بکند و افتخار کند. ثانیاً، اعتماد به نفسِ ملى داشته باشد. به قابلیت و تواناییهاى این ملت اعتماد داشته باشد. اگر این معنا در یک استاد وجود داشته باشد، این سرریز خواهد شد در محیط درس، در کلاس درس، در انتقال به دانشجو و تأثیر تربیتى خودش را خواهد گذاشت. و ثالثاً پرکارى؛ ما یک مقدارى از ناحیه‏ى کم‏کاریهایمان و تنبلیهایمان - در بخشها و سطوح مختلف - ضربه خوردیم. باید کار کرد و از کار نباید خسته شد. بنابراین نوآورى و ابتکار، شجاعت علمى، اعتماد به نفس شخصى و ملى و کارِ متراکم و انبوه، علاج کارِ پیشرفت علمى ماست. مخاطب این هم اساتید دانشگاهند.

    نکته‏ى سوم این است که - این شاید دنباله‏ى آن مطلب قبلى باشد - بنده از چند سال قبل از این، مسئله‏ى تولید علم و نهضت علم و خطشکنى علمى را مطرح و درخواست کردم. امروز خوشبختانه این به یک خواست عمومى در محیطهاى دانشجویى و علمى تبدیل شده است. مى‏بینیم بارها از زبان دانشجوها و اساتید تکرار میشود. ما هم با پیشرفتهایى که در زمینه‏هاى مختلف علمى و فناورى داشته‏ایم - که خوب، خیلى‏هایش هم آشکار است و در تبلیغات آمده؛ مثل مسائل مربوط به انرژى هسته‏اى و غیره؛ خیلى‏هایش هم نیامده؛ یعنى واقعاً کارهاى نیمه‏کاره‏اى است که در جهت کاملتر شدن و کامل شدن هست، و ما در کشور زیاد داریم - به این چیزها افتخار میکنیم. و همین‏طورى که گفتم، نگاهمان نگاهِ امیدوارانه است و به عنوان اینکه «ما میتوانیم».

    اما یک نکته را باید بگوییم: خطشکنى علمى و عبور از مرزهاى علم همچنان در کشور ما، جدى نشده است. ما میخواهیم علما و دانشمندان ما، راههاى میانبر را پیدا کنند؛ راههاى کشف نشده را از این بینهایت مسیرهایى که در عالم طبیعت وجود دارد و بشر باید یکى پس از دیگرى کشف بکند. ما میخواهیم راههاى کشف نشده را کشف بکنیم. اینى که میتوانیم فلان ابزارِ فناورى را، فرض کنید سانتریفیوژرا براى کار هسته‏اى، که دیگران قبل از ما، سالها پیش، پیدا کردند و تولید کردند و استفاده و بهره‏بردارى کردند، خودمان بسازیم، البته کار بزرگى است که بدون کمک دیگران توانسته‏ایم انجام بدهیم و نسلهاى جدید آن را تولید کنیم، در این شکى نیست؛ اما این یک کار بکر نیست؛ این کار انجام شده و راه رفته‏اى است که دیگران رفته‏اند و ما هم که بنا بوده تا پنجاه سال دیگر، تا صد سال دیگر محروم بمانیم - بنا نبود این فناورى و این دانش به کشورى مثل کشور ما و ملت ما داده بشود - جوانها، دانشمندان و پژوهشگران ما توانسته‏اند با پیگیرى و تلاش خودشان به دست آورند و این چیز باارزشى است؛ اما من میگویم در زمینه‏ى علم و فناورى، آن کارى را که ذهن بشر به آن دست نیافته است، آن را وجهه‏ى همت قرار بدهید و دنبال بکنید؛ این طورى است که ما خط مقدم علم را شکسته‏ایم و یک قدم به جلو برداشته‏ایم. آن وقت میتوانیم این را ادعا بکنیم؛ و این ممکن است. البته برداشتن قدمهاى جدید، مستلزم پیمودن راههاى رفته‏شده و طى‏شده‏ى به وسیله‏ى دیگران است؛ در این شکى نیست. اما هیچ‏وقت نباید ذهن را از کاوش و جستجو براى یافتن راههاى میانبر محروم و ممنوع کرد. ما این را در کشور لازم داریم.

    یک نکته که در بیانات بعضى از دوستان هم بود - بیان هم کردند و من هم اینجا یادداشت کرده بودم که رویش تکیه بکنم - این است که ما باید تحقیق را، که حقاً و بدون شک باید پژوهش و تحقیق مورد توجه و اهتمام بیشترى قرار بگیرد، در کشور اولاً با توجه به نیازهاى آن، هدفدار کنیم؛ یعنى ببینیم واقعاً کشور به چه احتیاج دارد و پژوهشها را در جهت نیازهاى کشور قرار بدهیم، که در خلال بیانات بعضى از دوستان هم روى آن تکیه شده بود و کاملاً هم درست است. و این لازمه‏اش این است که ما بانک اطلاعات و مرکزى داشته باشیم. همه بتوانند بدانند چه لازم است، چه انجام شده است و چه لازم است براى تکمیل یک پژوهش، تا بتواند این قطعات گوناگون در کنار هم جمع بشود. این هم یک نکته‏ى ذیل همین نکته است - که باز بعضى از دوستان تذکر دادند و من هم یادداشت کردم - که ما باید نظام اعطاى امتیازات علمى را در دانشگاه تطبیق کنیم با این چیزها. والّا صرف اینکه مثلاً یک مقاله در یک مجله‏ى آى.اس.آى منتشر کرده یا چه تعداد مقاله منتشر کرده، کافى نیست؛ یعنى محقق و پژوهشگر ما نباید براى کسب رتبه‏ى علمى به دنبال این باشد که مقاله‏اى را تهیه و تولید کند که براى کشور هیچ فایده‏اى ندارد و هیچ خلأیى از خلأهاى پژوهشى کشور را پر نمیکند. بله، آن کسى که آن را در مجله چاپ میکند، ممکن است برایش مفید باشد یا براى کس دیگرى و جاى دیگرى مفید باشد؛ اما براى کشور مفید نیست. این کار را مى‏کند صرفاً براى اینکه رتبه‏ى علمى به دست آورد. این نظام باید به هم بخورد؛ این درست نیست. نظام اعطاى امتیازات علمى و آیین‏نامه‏هایى که در این زمینه هست، باید تطبیق کند با همین مطلب که کدام تحقیق منطبق است با نیاز کشور، و کدام تحقیق، تکمیل‏کننده‏ى یک زنجیره‏ى تحقیق و پژوهش است. ما گاهى در زمینه‏هایى یک زنجیره‏اى داریم؛ حلقه‏هاى وسطِ این زنجیره مفقود است. تأمین این حلقه‏ها خیلى اهمیت خواهد داشت. پس هدفدار کردن تحقیق علمى با توجه به نیازهاى کشور و نیازهاى صنعت و بقیه‏ى بخشهاى حیاتى کشور است.

    یکى هم مسئله‏ى تربیت دینى دانشجویان است. امروز خوشبختانه در سطح دانشگاههاى کشور، ما اساتید مؤمن، مخلص، داراى باورهاى عمیق دینى و داراى حس اعتماد به نفس ملى، فراوان داریم. اینها تربیت‏شده‏هاى دوران انقلاب هستند که خوشبختانه در سطح دانشگاه، در همه جا، با پایه‏هاى والاى علمى مشغول خدمت هستند؛ که این مایه‏ى خرسندى و افتخار است.

    تربیت دینى دانشجویان، بایستى یکى از اهداف مجموعه‏ى اساتید دانشگاهى کشور باشد. دانشجو را باید هم متدین و هم داراى باورهاى ملى - همان اعتماد به نفس ملى که عرض کردیم - بار آورد. خلاف این را من گاهى از بعضى از دانشگاهها و بعضى از کلاسهاى درس میشنوم. استادى میآید طورى درباره‏ى کشور حرف میزند که دانشجو از اینکه ایرانى است، بیزار میشود. این بى‏انصافى است؛ این برخلاف مصلحت این جوان و برخلاف مصلحت این نسل عمل کردن است. باید جوان را به هویت ملى و باورهاى ملى خودش پایبند کرد؛ طورى که افتخار کند که ایرانى است و افتخار هم دارد. واقعاً افتخار دارد ایرانى بودن؛ آن هم ایرانى که امروز به خاطر مواضع سیاسى‏اش و مواضع بین‏المللى‏اش در دنیاى اسلام، عزیزترین است. اگر شما امروز در همه جاى دنیاى اسلام بروید، نظام جمهورى اسلامى و ملت ایران، عزیزترین ملت در چشم ملتها هستند؛ از شرق دنیاى اسلام بگیرید تا غرب دنیاى اسلام؛ از آسیا تا آفریقا؛ همه جا همین‏طور است. خوب، جوان ایرانى به این موقعیتى که دارد، علاوه‏ى بر مواریثِ فرهنگىِ تاریخى‏اش و افتخارات تاریخى‏اش، و علاوه بر استعدادهاى موجود کشور - انسانى و طبیعى - چرا دلخوش نباشد؟ چرا او را مأیوس کنیم؟ از این چیزها گاهى مشاهده میشود، که البته برادران و خواهران عزیزى که اینجا تشریف دارید و همچنین بقیه‏ى اساتید، این را جزوِ وظایف خودشان بدانند. احیاء و رشد بخشیدنِ به هویت اسلامى و دینى و ایرانىِ جوانمان، یکى از مهمترین مسائل ماست و کمک فراوانى هم به پیشرفت کشور میکند.

    وقت تمام شد. از جلسه‏ى امروز بنده خیلى خرسندم. از دوستانى که در بهره‏مندى ما از این مجلس همکارى و کمک کردند، چه شما برادران و خواهرانى که اینجا تشریف آوردید، چه کسانى که صحبت کردند و چه دوستانى که مدیریت جلسه را بر عهده داشتند، من از همه‏شان صمیمانه سپاسگزارم و امیدوارم که خداوند برکات و رحمت خودش را در این ماه - بالخصوص - و در همه‏ى ایام سال، ان‏شاءاللَّه بر شما برادران و خواهران عزیز و محیط علم و دانشگاه کشور نازل کند.

    والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته‏


    1) پژوهشکده‏ى رویان در سال 1370 به عنوان مرکز جراحى محدود با هدف درمان، پژوهش و آموزش نابارورى افتتاح گردید و در سال 1377 مجوز مرکز تحقیقات علوم سلولى را از شوراى گسترش دانشگاههاى علوم پزشکى وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکى دریافت نمود. این پژوهشکده، فعالیتهاى پژوهشى و آموزشى و نیز درمانى خود را در قالب شش گروه پژوهشى جنین‏شناسى، نابارورى مردان، نابارورى زنان، ژنتیک تولید مثل، اپید میولوژى و بهداشت نابارورى و نیز سلولهاى بنیادى (بنیاخته‏ها) انجام داد.



    روح الله تولایی ::: یکشنبه 85/7/16::: ساعت 4:34 عصر
    نظرات شما:
    موضوع: رهبری جهان اسلام

    >> به پایگاه مجموعه رهنمود های موضوع بندی شده امام خامنه ای (مدظله العالی) بسیار خوش آمدید. خواهشمند است پیشنهادات و انتقادات سازنده و ارزشمند خود را برای ما به ایمیل زیر ارسال فرمایید: ruhollah1363@gmail.com

    > رهنمود های امام خامنه ای<<

    >>اشتراک در خبرنامه سایت<<
     


    >> درباره نویسنده سایت<<
    ما می توانیم - رهنمودهای امام خامنه ای
    روح الله تولایی
    رهسپاریم با ولایت تا شهادت


    >>محاسبه اوقات شرعی ایران <<

    >>لینک های دوستان<<
    >>سرویس پشتیبانی سایت<<