• وبلاگ : رهنمودهاي امام خامنه اي
  • يادداشت : نداي رهبري (1)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محسن 

    سوالي داشتم..

    اين آقاي خامنه اي تا سال 68 انساني بود معمولي كه هر كسي احتمال ميداد كه ايشون اشتباه كنه و كسي هم مرتبه خاصي از عرفان و دانش براش قائل نبود. در بين علماي حوزه هم چندان موقعيت خاصي نداشت. چه شد كه با گرفتن مقام رهبري نظام ايشون اين همه متحول شد؟ چه شد كه تمام گفته هاي ايشون شد نماد هوش و زكاوت ؟ چه شد كه اين همه مراتب عرفاني پيدا كرد و مراد شد براي مريدان؟‏ چه شد كه از هر حطايي بري شد (چرا كه كسي حق ادعاي مخالفت با ايشون را ندارد)؟ اين پير عرفان و معرفت اين همه كرامت را از كجا ناگهاني كسب كرد ؟

    اگر احتمال خطا را در ايشون هم ميبينيد چه راهي براي مراقبت از ايشون وجود داره؟

    بهتر نيست به جاي تكرار كردن حرفهاي ايشون در اين مورد صحبت كنيد؟ حرفهاي ايشون كه هر روز از صدا و سيما و در و ديوار داره ميريزه...

    پاسخ

    سلام عليکم...ابتدائا ممنون از انتقادتون...دوست عزيز، شما که حتي به خودتون زحمت نمي دين مطالب همين وبلاگ رو نگاهي بيندازيد تا جواب بسياري از سئوالاتتان را که در چند مطلب اوليه همين وبلاگ آمده مطالعه بفرمائيد، چطور به خودتان اجازه مي دهيد از سر بي اطلاعي اينچنين قضاوت بفرمائيد؟؟؟براي بيان قطره اي از درياي وجود ايشان خدمتتان عرض مي کنم که: آقاي خامنه اي از همان دوران شهيد نواب صفوي به بعد جزء تاثيرگذارترين افراد در شکل گيري و پيروزي انقلاب اسلامي ايران بوده اند. حضرت امام خميني (ره) در مورد ايشان فرموده اند: "يک نفر را مثل آقاى خامنه‌اي پيدا بکنيد که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار، و بناى قلبى اش بر اين باشد که به اين ملت خدمت کند، پيدا نمى کنـيد، ايشان را من سالهاى طولانى مى شناسم"و اما در مورد سوابق علمي ايشان اجمالا يادآوري مي کنم که:آيت الله خامنه‌اي که از هيجده سالگى در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آيت الله العظمى ميلانى شروع کرده بودند. در سال 1336 به قصد زيارت عتبات عاليات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شرکت در درسهاى خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سيد محسن حکيم، سيد محمود شاهرودى، ميرزا باقر زنجانى، سيد يحيى يزدى، و ميرزا حسن بجنوردى، اوضاع درس و تدريس و تحقيق آن حوزه علميه را پسنديدند و ايشان را از قصد خود آگاه ساختند. ولى پدر موافقت نکرد. پس از مدّتى ايشان به مشهد باز گشتند. آيت الله خامنه‌اي از سال 1337 تا 1343 در حوزه علميه قم به تحصيلات عالى در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگان چون مرحوم آيت الله العظمى بروجردى، امام خمينى، شيخ مرتضى حائرى يزدى وعلّامه طباطبائى استفاده کردند. در سال 1343، از مکاتباتى که رهبر انقلاب با پدرشان داشتند، متوجّه شدند که يک چشم پدر به علت «آب مرواريد» نابينا شده است، بسيار غمگين شدند و بين ماندن در قم و ادامه تحصيل در حوزه عظيم آن و رفتن به مشهد و مواظبت از پدر در ترديد ماندند. آيت الله خامنه‌اي به اين نتيجـه رسيدند که به خاطر خدا از قــم به مشهد هجرت کنند واز پدرشان مواظبت نمايند. ايشان در اين مـورد مى گويند: «به مشهد رفتم و خداى متعال توفيقات زيادى به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظيفه خود رفتم. اگر بنده در زندگى توفيقى داشتم، اعتقادم اين است که ناشى از همان بّرى «نيکى» است که به پدر، بلکه به پدر و مادر انجام داده ام». آيت الله خامنه‌اي بر سر اين دو راهى، راه درست را انتخاب کردند. بعضى از اساتيد و آشنايان افسوس مى خوردند که چرا ايشان به اين زودى حوزه علميه قم را ترک کردند، اگر مى ماندند در آينده چنين و چنان مى شدند!... امّا آينده نشان داد که انتخاب ايشان درست بوده و دست تقدير الهى براى ايشان سر نوشتى ديگر و بهتر و والاتر از محاسبات آنان، رقم زده بود. آيا کسى تصّور مى کرد که در آن روز جوان عالم پراستعداد 25 ساله، که براى رضاى خداوند و خدمت به پدر و مادرش از قم به مشهد مى رفت، 25 سال بعد، به مقام والاى ولايت امر مسلمين خواهد رسيد؟! ايشان در مشهد از ادامه درس دست برنداشتند و جز ايام تعطيل يا مبازره و زندان و مسافرت، به طور رسمى تحصيلات فقهى و اصول خود را تا سال 1347 در محضر اساتيد بزرگ حوزه مشهد به ويژه آيت الله ميلانى ادامه دادند. همچنين ازسال 1343 که در مشهد ماندگار شدند در کنار تحصيل و مراقبت از پدر پير و بيمار، به تدريس کتب فقه و اصول و معارف دينى به طلّاب جوان و دانشجويان نيز مى پرداختند. "...منتها چشم، بازهم گوشه اي از زندگي نامه ايشان را در وبلاگ بيان مي کنم...اللهم احفظ قائدنا الامام خامنه اي مدظله العالي