سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دل، سرچشمه حکمت است . [امام علی علیه السلام]
سیاست داخلی ایران - رهنمودهای امام خامنه ای
  • پست الکترونیک
  • درباره نویسنده پایگاه
  •  RSS 
  • موضوع بندی رهنمودهای امام خامنه ای
  • صفحه اصلی
  • نوروز خود فصل نوآوری و شکوفایی است. ما عرض کردیم امسال سال نوآوری و شکوفایی است؛ خود فصل بهار، فصل نوآوری و فصل شکوفایی است. جهان و طبیعت جامه‌ی نو می‌پوشد و همه‌ی طبیعت سرسبز و شکوفا می‌شود. ما می‌خواهیم امسال ما، سال 87 ما، سرتاسر بهار نوآوری و شکوفایی ملت ایران باشد. چرا امسال شعار نوآوری و شکوفایی را مطرح می‌کنیم؟
    انقلاب اسلامی خود یک نوآوری بزرگِ تاریخی بود که ملت ایران آن را در تاریخ خودش و تاریخ بشریت به ثبت رساند. انقلاب نوآوری بود؛ جمهوری اسلامی نوآوری بود. از بعد از دوران شروع استعمار، دنیا به دو بخش تقسیم شد: یک بخش سلطه‌گر، یک بخش سلطه‌پذیر؛ دولتها و قدرتهایی با تکیه به دانش، با تکیه به سلاح، با تکیه به فریب‌گری، توانستند کشورهای دیگری را زیر سلطه بگیرند؛ آنها شدند سلطه‌گر، این ملتها و این کشورها ـ خواه و ناخواه ـ شدند سلطه‌پذیر. دنیا عادت کرد به تقسیم میان سلطه‌گر و سلطه‌پذیر؛ به طور سنتی، جمعی از ملتها باید زیر فرمان و یوغ استثمار و استکبار دولتها و ملتهای دیگری قرار می‌گرفتند. انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی آمد و این خط‌کشی باطل و این نظام غلط را در هم شکست. جمهوری اسلامی اعلام کرد با سلطه‌گری مخالف است و خود هم اگر بتواند و قدرت داشته باشد، هرگز سلطه‌گری نخواهد کرد؛ نه ملت دیگری را و نه مسئولان کشور، ملت خود را زیر سلطه‌ی ناخواسته‌ی خود نخواهند کشید. با سلطه‌گری مخالف است؛ اما با سلطه‌پذیری بیشتر مخالف است.

    ادامه مطلب...

    روح الله تولایی ::: شنبه 87/1/17::: ساعت 8:0 صبح
    نظرات شما:
    موضوع: رهبری جهان اسلام

    بسم الله الرحمن الرحیم

    یا مقلّب القلوب و الابصار، یا مدبّر اللّیل و النّهار، یا محوّل الحول و الاحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال.

     

    طلیعه‌ی بهار، امسال یک عید سه گانه است: اولاً میلاد مسعود نبی مکرّم (صلّی الله علیه و آله و سلم) و سپس میلاد مسعود حضرت صادق (علیه الصّلاه و السّلام) و آنگاه روز عید نوروز ملی ایرانی. به حضرت بقیه الله (ارواحنا فداه) سلام عرض می‌کنم و اعیاد مبارک را به ایشان تبریک می‌گویم و همچنین به عموم ملت ایران و به عموم مسلمانان و به همه‌ی محبان و عاشقان اهل بیت پیغمبر، تبریک عرض می‌کنم؛ همچنین به همه‌ی ملتهایی که عید نوروز را گرامی می‌دارند و در این جشن آغاز سال با ایرانیان شریک و سهیم هستند. امیدواریم این سال خوب، این بهار زیبا و پُر طراوت، یک سال پُر بار برای عموم مسلمانان و بخصوص برای ملت عزیز ایران باشد. لازم می‌دانم در آغاز عرایض، به خانوادهای معظّم شهیدان و جانبازان و ایثارگران راه حق تبریک عرض کنم.

     متن کامل پیام

    روح الله تولایی ::: چهارشنبه 87/1/14::: ساعت 10:57 صبح
    نظرات شما:
    موضوع: رهبری جهان اسلام

    ما در مسأله‏ى حقوق زنان از دنیا طلبگاریم؛ ما مدعى دنیائیم. حالا مؤسسات وابسته به سازمان ملل یا غیر آنها یا فلان مجموعه‏ى روزنامه‏نگار بیایند به اسم حقوق بشر، موضوع حجاب و بعضى از این قبیل چیزها را زیر سؤال بکشند و اظهار طلبگارى کنند، این واقعیت قضیه را عوض نمیکند. ما از دنیا طلبگاریم. دنیا که عرض میکنم، یعنى دنیاى غرب. ما هستیم که به دنیا خطاب میکنیم و میگوئیم: شما به بشریت عموماً و به زن خصوصاً خیانت کرده‏اید؛ با کشاندن زن و مرد به وادى ابتلائات جنسى و برافروختن و دامن زدن به آتش زیاده‏روى‏هاى جنسىِ بى‏قانون و بى‏نظم در جامعه، با آوردن زن به شکل متبرج به وسط میدان. معلوم است که زن، آن بخش زیباى آفرینش بشر است. این بخش زیبا به طور طبیعى با اندکى در پرده بودن همراه است؛ این خاصیت این بخش زیبا و لطیف وجود انسانى است. این پرده را دریدن و آنچه را که باید با نظم و قانون پیگیرى شود - آن نیاز غریزى انسانى، چه در زن و چه در مرد - بى‏قانون و بى‏نظم در جامعه رواج دادن، بزرگترین خیانتى است که در درجه‏ى اول به زن و در درجه‏ى بعد به همه‏ى بشریت - زن و مرد - انجام گرفته؛ این کار را سیاستهاى غربى کرده‏اند. البته اولین ضرر و بزرگترین ضرر را هم خودشان برده‏اند. الان مسأله‏ى همجنس‏گرائى در دنیاى غرب یکى از ابتلائات است. البته به رو نمى‏آورند؛ اما حقیقت قضیه این است که امروز براى اندیشمندان و آنها یکى از دردهاى بزرگ و غیرقابل علاج شده است؛ چاره‏اى هم ندارند. آنطور حرکت کردن، آنطور ادبیاتِ پرده‏درانه و عریان در زمینه‏ى مسائل جنسى و ارتباط زن و مردم را به میان آوردن، آنطور جنس زن را - یعنى همان بخش زیبا و لطیف و مستور و در پرده‏ى وجود بشر را - براى شغل، براى تبلیغات، براى کار، به میدان کشاندن، از لبخند او، از زیبائى‏هاى او، از جسم او، از چهره‏ى او براى ترویج فلان جنس بى‏ارزش و پست، براى به دست آوردن پول استفاده کردن، این چیزها را هم دنبال خودش دارد؛ طبیعى است. این کارها را دنیاى غرب کرده، این کارها را سیاستهاى غربى کرده‏اند؛ مربوط به ادیان هم نیست، مربوط به مسیحیت و یهودیت هم نیست؛ مربوط به سیاستهاى جدیدى است که از حدود صد و پنجاه سال پیش در دنیا رایج شده است.

     ادامه مطلب...

    روح الله تولایی ::: یکشنبه 86/4/24::: ساعت 10:0 صبح
    نظرات شما:
    موضوع: رهبری جهان اسلام

    دشمنان سعى می کنند مسئله‏ى هسته‏اى را در کشور ما از چشم مردم بیندازند، یک عده هم شروع کردند به اینها کمک کردن. عرض مى‏کنم همین آدم‏هاى کوته‏فکر و سطحى‏نگر، احیاناً هم بعضى‏شان دلداده‏ى به آن سوى مرزها، مى‏گویند: انرژى هسته‏اى را مى‏خواهیم چه کار کنیم؟! با این خرج زیاد، با این زحمت زیاد، با این همه دردسر. اما ملت تسلیم نشد. مردم ما بیدار بودند، فهمیدند که مسئله‏ى هسته‏اى، فقط مسئله‏ى امروزِ کشور ما نیست؛ مسئله‏ى فرداهاى کشور و آینده‏ى کشور است؛ مسئله‏ى سرنوشت کشور است. این حق مسلّم خیلى از کشورها و ملتهاست، اما مثل شما نمى‏آیند توى میدان تا این حق را مطالبه کنند. نتیجه چه مى‏شود؟ نتیجه این مى‏شود که آن کسانى که توانسته‏اند انرژى هسته‏اى را به دست بیاورند، در آینده‏ى نه‏چندان دورى خواهند توانست سرنوشتِ انرژى دنیا را در دست داشته باشند. حالا آنها نفت را ندارند، ولى اگر همین نفت - فعلاً انرژى کنونى ما نفت و گاز است - که در اختیار کشور ما و کشورهاى این منطقه‏ى خلیج فارس هست، در دست دیگران بود و بنا بود آنها به ما بدهند، من بارها گفته‏ام که نه بشکه‏اى، هر بطرى‏اش را گرانتر از قیمتى که ما امروز به آنها یک بشکه را مى‏فروشیم، به ما مى‏فروختند؛ با هزار تحمیل. آنها مى‏خواهند فردا که نفتى وجود نداشت در دنیا - نفت که تا ابد نمى‏ماند، تمام مى‏شود - اختیار انرژى در دست آنها باشد. ملتهایى که مى‏توانند خودشان تولیدِ انرژى کنند، نکنند؛ این را مى‏خواهند، دنبال اینند. ملت ما این را فهمید، ایستاد. خوشبختانه مسؤولان ما آگاهانه دنبال این قضیه رفتند و تصمیمشان هم جدى است، به جاهاى بسیار خوبى رسیده‏اند؛ ان‏شاءاللَّه به جاهاى بهترى هم خواهند رسید.



    روح الله تولایی ::: چهارشنبه 85/12/16::: ساعت 9:0 عصر
    نظرات شما:
    موضوع: رهبری جهان اسلام

    یک بعد در این مقوله‏ى خود جنگ، مسئله‏ى پایان جنگ است؛ که با این بگومگوهاى بیخودى، یک شبهه‏هاى بى‏معنى و بى‏محتوایى در بعضى از ذهن‏هاى آماده‏ى شبه و شبهه‏پذیر ایجاد کردند. چه کسى میتواند شک کند در اینکه جمهورى اسلامى در دفاع هشت ساله، پیروز مطلق شد؟! اصلاً این قابل تردید نیست. با همان تفاصیلى که گفتیم، یک رژیمى با نیروى نظامى تجهیز شده و به شدت آماده، به قصد ساقط کردن رژیم یک کشور و تجزیه‏ى آن، وارد آن کشور میشود، بخشى از آن را اشغال نظامى میکند و همه‏ى دنیا هم به آن کمک میکنند؛ هشت سال هم همین‏طور فشار میآورد و آخر سر مجبور میشود دست خالى از این کشور خارج شود؛ در حالى که تعداد کشته‏ها، مجروحان و اسرایش بیش از این کشور مورد تهاجم است؛ کشور مورد تهاجم در بخشهاى مختلف در طول جنگ، به قابلیتهاى فراوانى دست پیدا کرده؛ اما او از کیسه خورده و از چشم قدرتهاى پشتیبان خودش هم افتاده و یک وجب هم از خاک این کشور در دست او باقى نمانده است؛ خوب، در این قضیه، چه کسى پیروز است؟ چه کسى شکست‏خورده است؟ جاى تردید است؟! جاى شبهه است؟! این پایان جنگ، یکى از مسائل و بخشهاى مهم جنگ است که مایه‏ى افتخار است.

    در مورد قضیه‏ى اصل جنگ: اولاً این جنگ ما، یک جنگ دفاعى بود. جنگ دفاعى با جنگ تهاجمى دو فرق عمده در معنا و مضمون دارد؛ یک فرق این است که جنگ تهاجمى، حاکى از خوى تجاوزطلبى است؛ اما جنگ دفاعى این‏طور نیست. دوم اینکه جنگ تدافعى و دفاعى، محل بروز غیرت و تعصب و وفادارى عمیق انسانها به آرمانهایى است که به آنها پایبند است؛ حالا یا این آرمانها وطن است یا بالاتر از آن؛ یعنى دین و عقیده و اسلام. در جنگ تهاجمى، این مطرح نیست. فرض کنید امریکا که به عراق حمله میکند، سرباز امریکایى نمیتواند ادعا کند که این کار را دارد براى عشق به وطن خود میکند؛ عراق به وطن او چه ربطى دارد؟! در خدمت اهداف دیگرى است. اما اگر عراقى در داخل کشور خود، در مقابل این حمله و این هجوم نظامى و حضور نظامى ایستادگى کرد، معناى این ایستادگى، دفاع از وطن، دفاع از هویت ملى و دفاع از ارزشهایى است که این به آن پایبند است. جنگ دفاعى و جنگ هجومى، این دو تفاوت را دارد.

    بعد از اینکه جنگ تمام شده بود - به نظرم آخر سال 67 بود - در سفرى که بنده - آن‏وقت رئیس‏جمهور بودم - و مسئولان به یوگسلاوى سابق - که از هم پاشید و یکى از مراکز مهم پشتیبانى عراق بود - داشتیم، پس از یک مذاکره‏ى طولانى و مفصل، حاضر نشد حتّى تانگش را به ما بفروشد! در حالى که هر وقت عراقیها در جبهه کم میآوردند، بلافاصله انواع و اقسام تانگهاى شرقى و غربى برایشان میآمد؛ وقتى یک تانگشان ضربت میخورد، معطّلش نمیشدند، جرثقیل را میآوردند و آن را به داخل هور یا رودخانه پرتاب میکردند و از دُوْر خارجش میکردند؛ برایشان اهمیتى نداشت. حالا بچه‏هاى ما با چه زحمتى این تانگهاى غنیمتى را گیر میآوردند، وصله‏پینه میکردند و استفاده میکردند. یعنى از امکانات جنگى - انواع و اقسام مهمات و ابزار - از تاکتیک، از اطلاعات فضایى، از همه‏ى انواع پشتیبانیها - پول، پشتیبانى سیاسى و غیره - در اختیار یک طرف جنگ بود - که رژیم بعثى بود - و همه در آنجا متمرکز شده بودند؛ یک طرف هم جمهورى اسلامى به تنهایى - تنهایىِ واقعى - بود. این هم یک بعد جنگ است.

    ادامه مطلب...

    روح الله تولایی ::: سه شنبه 85/8/9::: ساعت 2:15 عصر
    نظرات شما:
    موضوع: رهبری جهان اسلام

    در عراق هم دارند همین مسئله‏ى مردم در مقابل مردم را دنبال میکنند. واقعیت آنجا، اشغالگرانى است که آمده‏اند و در همه‏ى امور - در دولت، در مجلس، در امور ریاست جمهورى، در امور نخست‏وزیرى، در امور مالیه، در امور امنیت - دخالتهاى بیجا و بى‏مورد میکنند و از همه‏ى اینها بدتر و خطرناکتر، اینکه به حکم شواهد فراوان، تروریسم را در عراق ترویج میکنند. یعنى قصد دارند به اسم شیعه و سنّى، مردم را در مقابل مردم قرار دهند. سنى را نسبت به شیعه به نحوى بدبین کنند، شیعه را هم نسبت به سنّى به نحوى بدبین کنند. این را به خون او تشنه کنند، او را در صدد انتقام‏گیرى از این تحریک بکنند؛ این سیاست امریکاییها در عراق است. امروز برادران عراقى ما بشدت به اتحادى احتیاج دارند که ناشى از درک این حقیقت باشد که دشمن میخواهد واقعیت مردم در مقابل اشغالگر را به مردم در مقابل مردم در عراق تبدیل کند. در کل منطقه هم همین‏طور است. این سیاست قدیمى اختلافات مذهبى و فرقه‏اى، امروز زنده شده است، که البته متخصص آن هم انگلیسها هستند؛ این کار را به امریکاییها هم یاد دادند؛ اختلاف‏افکنى بین شیعه و سنّى، به هر نحوى که بتوانند. همه باید متوجه باشند.

    در عراق، شیعه و سنّى قرنها کنار هم زندگى کرده‏اند. چقدر فامیلهاى شیعه و سنى با هم خویشاوند و قوم و خویشند. در طول این چند قرن گذشته، هیچ وقت اختلافى به این شکل مطرح نبوده است. زمان عثمانیها دولت و حکومت به شیعه زور میگفتند و اذیت میکردند، و زمان صدام و زمانهاى دیگر هم کم و بیش همین‏طور بود؛ امامردمِ شیعه و سنّى با هم کارى نداشتند. امروز میخواهند مردم را به جان هم بیندازند.

    در دنیاى اسلام هم یک جا از زبان وابستگانشان مسئله‏ى هلال شیعى را مطرح میکنند که: «آهاى سنّیها! چه نشسته‏اید، خودتان را برسانید که شیعه‏ها دارند مسلط میشوند!»؛ یک هلال شیعى را از ایران تا عراق، تا بحرین، تا لبنان تشکیل میدهند؛ براى اینکه جامعه‏ى اهل سنّت و دولتهاى اهل تسنّن را بترسانند. از این طرف هم مظاهرى را درست میکنند که جمهورى اسلامى را از همسایگانش دور کنند. مسئله‏ى جزایر و مسائل گوناگون را مطرح میکنند که ایران هم احساس کند که مورد تهدید است. سنّى را یک جور علیه شیعه و شیعه را یک جور علیه سنّى تحریک میکنند. این برنامه‏هاى اینهاست. ما اگر میخواهیم پیروزیهایى که در این چند سال - به حول و قوه‏ى الهى - علیه سیاستهاى استکبارى در این منطقه به وجود آمده است، به نتیجه برسد، باید هوشیار و بیدار باشیم.

    ما در کشور خودمان علاوه بر اینکه به بناى کشور هرچه بیشتر مى‏پردازیم، باید از جهتِ بناى ذهن سیاسى در بیرون کشور، همه‏ى تلاش خودمان را بکنیم و نگذاریم دشمن از این طریق رخنه کند.

    روز قدس در پیش است؛ روز فریاد امت اسلامى بر علیه ظلم و عدوان پنجاه ساله‏ى دشمنان امت اسلامى است. روز قدس را باید همه‏ى امت اسلام و همه‏ى ملتهاى اسلامى گرامى بدارند و شما مردم عزیز ایران نیز مثل هر سال، به توفیق الهى این روز را گرامى خواهید داشت.



    روح الله تولایی ::: دوشنبه 85/7/24::: ساعت 10:0 صبح
    نظرات شما:
    موضوع: رهبری جهان اسلام

    کمک به دولت، کمک به کشور است؛ از هر جناحى میخواهد باشد. همه‏تان یادتان هست، دیدید که دولتهاى مختلف از زمانى که بنده این مسئولیت را داشتم، مورد حمایت من بودند. این معنایش این نبوده که من با سیاستهاى آن دولتها در همه جا موافق هستم، نه؛ تصریح هم میکردم و میگفتم که با بعضى از سیاستهایشان در زمینه‏هاى مختلف موافق نیستم؛ اما کلیت دولتها را من همیشه حمایت کرده‏ام.

    مواظب باشید دولت به خاطر اختلاف نظر، اختلاف سلیقه، اختلاف مذاق و اختلاف جناح مورد تضعیف قرار نگیرد. دولت را باید نگه داشت. همه باید رئیس‏جمهور را مورد تکریم قرار بدهند و این را همه یک اصل بدانند.

    ادامه مطلب...

    روح الله تولایی ::: شنبه 85/7/22::: ساعت 10:0 صبح
    نظرات شما:
    موضوع: رهبری جهان اسلام

    روند رشد علمی ما از جهت شتابان بودن، جزوِ شتابنده‏ترین روندهاى رشد علمى در دنیاست. این با محاسبه‏ى علمى معلوم شده است؛ یعنى ما از لحاظ روند رشد علمى و فناورى در کشور، جزو شتابنده‏ترینها در سطح دنیا هستیم. منتها چون فاصله خیلى زیاد بوده، این شتاب، الان نتایجش را به‏روشنى نشان نمیدهد. چنانچه همین شتاب و آهنگ حرکت را بتوانیم به توفیق الهى ده، پانزده سال حفظ کنیم و پیش برویم، آن وقت کاملاً خودش را نشان خواهد داد. من البته مثالهاى زیادى براى این دارم. بعضى از مثالها ممکن است براى شما محسوس نباشد؛ چون آنچه را که ممکن است من به عنوان آمار ذکر کنم، شما از آن اطلاعى ندارید، لذا محسوس نیست. اما حالا همین چیزهایى که محسوس است و مشاهده میشود، مثل همین تحقیقات مربوط به انرژى هسته‏اى ؛ این، به دست آمده از آن نقطه‏اى است که ما حرکتمان را از آن نقطه شروع کردیم. فاصله‏اش، یک فاصله‏ى دهشت‏آور است؛ ولى این کار انجام گرفت. در بحث مسایل زیست‏شناسى، همین مسئله‏ى سلولهاى بنیادى و در بحث تولیدات نظامى، تحقیقات گوناگونى که در این زمینه انجام گرفته، همین مسئله است که عرض کردم.

    این فاصله‏ها، فاصله‏هاى دهشت‏آور است؛ یعنى فاصله‏ها بسیار فاصله‏هاى عمیقى است که در این مدت به برکت پیگیرى و کوشش، طى شده است. بنابراین شتاب خوب است ؛ منتها این شتاب بایستى حفظ شود. این چیزى که شما جوانهاى آگاه و هوشمند و مستعد باید بدانید، این است که این شتاب را بایستى همچنان حفظ کرد. مسئولان هم البته به این مسأله اهتمام دارند و بنا هم بر همین است که این چیزها دنبال شود. اگر در یک گوشه‏اى اختلالى هم در کیفیت پیشرفت کار هست، اینها اختلالهاى جزئى است و برطرف خواهد شد. ما منکر وجود عیوب نیستیم؛ منتها منکر این هستیم که این عیوب ما را ناامید کند؛ این را نمیگذاریم؛ یعنى بنده خودم و مسئولانى که مسئولان این بخشها هستند، با همه‏ى وجود با ناامیدى مبارزه میکنیم. براى اینکه مهمترین مانع پیشرفت یک شخص و یک ملت، ناامیدى و تاریک دیدن افق است؛ نه، افق روشن است و مى‏توان جلو رفت.

    ادامه مطلب...

    روح الله تولایی ::: شنبه 85/7/1::: ساعت 11:0 صبح
    نظرات شما:
    موضوع: رهبری جهان اسلام

     
    مجهز شدن به قدرت درس دیگرى که اعتقاد به مهدویّت و جشنهاى نیمه شعبان باید به ما بدهد، این است: عدالتى که ما در انتظار آن هستیم - عدالت حضرت مهدى علیه‏السّلام که مربوط به سطح جهان است - با موعظه و نصیحت به دست نمى‏آید؛ یعنى مهدى موعودِ ملتها نمى‏آید ستمگران عالم را نصیحت کند که ظلم و زیاده‏طلبى و سلطه‏گرى و استثمار نکنند. با زبان نصیحت، عدالت در هیچ نقطه عالم مستقر نمى‏شود. استقرار عدالت، چه در سطح جهانى - آن طور که آن وارث انبیا انجام خواهد داد - و چه در همه بخشهاى دنیا، احتیاج به این دارد که مردمان عادل و انسانهاى صالح و عدالت‏طلب، قدرت را در دست داشته باشند و با زبان قدرت با زورگویان حرف بزنند. با کسانى که سرمست قدرت ظالمانه هستند، نمى‏شود با زبان نصیحت حرف زد؛ با آنها باید با زبان اقتدار صحبت کرد. آغاز دعوت پیغمبران الهى با زبان نصیحت است؛...
    ادامه مطلب...

    روح الله تولایی ::: شنبه 85/6/18::: ساعت 11:0 صبح

    این غلط است که ما کشور یا فعالان سیاسى را به اصولگرا و اصلاح‏طلب تقسیم کنیم: اصولگرا و فلان؛ نه. اصولگرایى متعلق به همه‏ى کسانى است که به مبانى انقلاب معتقد و پایبندند و آنها را دوست مى‏دارند؛ حالا اسمشان هر چه باشد.

    این «اصول» چه هستند؟

     در درجه‏ى اول، ایمان و هویت اسلامى و انقلابى و پایبندى به آن. این، وظایفى را بر عهده‏ى دولت مى‏گذارد. نمى‏شود گفت دولت به ایمان مردم کارى ندارد؛ نه. مدتى این فکر را ترویج کردند؛ اما این غلط است. دولت وظیفه‏دار است. چطور وزارت بهداشت با داروفروشهاى مصنوعى ناصرخسرو مبارزه مى‏کند؛ اما وزارت ارشاد با مخدر فروشهاى فرهنگى مبارزه نکند؟! با سم‏پراکنان فرهنگى مبارزه نکند؟! این، وظیفه‏ى دولت است؛ صدا و سیما یک جور، وزارت ارشاد یک جور و دستگاههاى گوناگون یک جور. وظیفه‏ى مهم این است که ما پایه‏هاى یک ایمان روشن‏بینانه و استوار را در ذهن نسلهاى جوان و رو به رشد خودمان تقویت کنیم؛ ایمانِ دور ازخرافه‏گرى و سست‏اندیشى، ایمانِ روشن بینانه، ایمانِ به دین، ایمانِ به نظام، ایمانِ به مردم، ایمانِ به آینده، ایمانِ به خود، ایمانِ به استقلال کشور و ایمانِ به وحدت ملى و ایمانى که در هیچ بخشى برافروزنده‏ى آتشهاى تعصب فرقه‏اى نباشد.  

       در این بخش، یکى از وظایف مهم دیگرى که بر عهده‏ى دولت و نظام جمهورى اسلامى است، این است که هویت اسلامى را در دنیاى اسلام برجسته و شفاف کنیم، تا این یک معیارى باشد در جلوى چشم ملتهاى مسلمان؛ تدین دور از خرافه و کاوش در منابع دینى و نوآورى. بعضیها خیال مى‏کنند که نوآورى در دین امکان ندارد! گنجینه‏ى منابع اسلامى و دینى ما بى‏پایان است؛ ما به قدر وسع خودمان، فقط چند سطل آب از این چشمه‏ى جوشان برداشته‏ایم؛ تلاش کنیم و فکرهاى نو و حرفهاى نو در زمینه‏هاى مختلف تولید کنیم. پرچم برادرى اسلامى را با همه‏ى ملتهاى اسلامى بلند کنیم و فضیلتهاى اخلاقى را در جامعه رشد بدهیم: همکارى، گذشت، کمک، صبر، حلم؛ اینها خلقیات اسلامى است؛ اینها را در جامعه رشد بدهیم. این، همان ایمان و هویت اسلامى و انقلابى است که اصل اول است.

      اصل دوم، عدالت است. فلسفه‏ى وجودى ما، عدالت است.  رشد اقتصادى باید همپاى عدالت پیش برود؛ برنامه‏ریزى کنند و راهش را پیدا کنند. حالا عدالت چیست؟ البته ممکن است درمعنا کردن عدالت، افرادى، کسانى یا گروههایى اختلاف نظر داشته باشند؛ اما یک قدر مسلّمهایى وجود دارد: کم کردن فاصله‏ها، دادن فرصتهاى برابر، تشویق درستکار و مهار متجاوزان به ثروت ملى، عدالت را در بدنه‏ى حاکمیتى رایج کردن - عزل و نصبها، قضاوتها، اظهار نظرها - مناطق دوردست کشور و مناطق فقیر را مثل مرکز کشور زیر نظر آوردن، منابع مالى کشور را به همه رساندن، همه را صاحب و مالک این منابع دانستن، از قدرِ مسلّمها و مورد اتفاقهاى عدالت است که باید انجام بگیرد. بنابراین، عدالت یک اصل است و نیازمند قاطعیت. عدالت، با من بمیرم، تو بمیرى درست نمى‏شود؛ عدالت، با تعارف درست نمى‏شود؛ اولاً قاطعیت مى‏خواهد، ثانیاً ارتباط با مردم مى‏خواهد، ثالثاً ساده‏زیستى و مردمى بودن لازم دارد و بالاتر از همه، خودسازى و تهذیب مى‏خواهد؛ اول، باید خودمان را درست کنیم و یک دستى به سر و صورت خودمان بکشیم، تا بتوانیم عدالت را اجرا کنیم؛

      اصل سوم، حفظ استقلال سیاسى است. این استقلال، استقلال سیاسى، اقتصادى و فرهنگى است. ما باید این بندهاى اختاپوس فرهنگىِ تحمیل شده‏ى به وسیله‏ى غرب را از دست و پاى خودمان باز کنیم؛ این هم یکى از اصول ماست. آن حرکتى، آن جریانى، آن شعارى و آن برنامه‏ریزى‏اى که در آن استقلال کشور و ملت دیده نشود، اصولگرایانه نیست.

      اصل چهارم، تقویت خودباورى و اعتماد به نفس ملى است. این اعتماد به نفس، در همه جاست. ما اکنون در زمینه‏ى مثلاً علوم تجربى،نمونه‏هایى‏اش را دیده‏ایم که حالا یکى‏اش فناورى هسته‏اى است، یکى‏اش تولید سلولهاى بنیادى است، یکى‏اش کارهاى خوبى است که در بخشهاى گوناگون انجام داده‏اند. استقلالِ اعتماد به نفس ملى و خودباورى، فقط به این چیزها منحصر نمى‏شود که ما مى‏توانیم سد درست کنیم؛ مى‏توانیم نیروگاه درست کنیم و مى‏توانیم بدون کمک خارجى کارهاى بزرگ و پروژه‏هاى عظیم را راه‏اندازى کنیم، بلکه باید در سیاست، فلسفه، ابتکارهاى مردمى و ارزشهاى اخلاقى هم خودباورى داشته باشیم. ببینید! دیگران یک حرکت ابلهانه‏ى دیوانه‏وارى مثل گاوبازى در خیابانهایشان راه مى‏اندازند، تلفات جانى مى‏دهند، خودشان را مسخره مى‏کنند؛ اما افتخار هم مى‏کنند که این سنّت ملى ماست! کار، غلط است؛ اما خودباورى خوب است؛ خجالت نمى‏کشند. حالا فرض بفرمایید اگر ما یک سنّت اسلامى داریم که منطقى هم برایش داریم و آن را هم پذیرفته‏ایم، نبایستى در انجام دادن آن خجالت بکشیم.

      اصل پنجم، جهاد علمى است. چند سال است من تکرار کرده‏ام: باید نهضت تولید علم در کشور راه بیفتد. من خوشحالم؛ وقتى با دانشجوها و جوانها مواجه مى‏شوم که غالباً آنها حرف مى‏زنند و مطالبى را مى‏گویند، مى‏بینم آنها همین مسئله‏ى تولید علم و اتصال علم و صنعت، و پشتیبانى دولت از پیشرفت و ابتکارات علمى را به عنوان توقع از ما مطرح مى‏کنند. من مى‏گویم خیلى خوشحالم و اینها حرفهاى ماست و حالا در بین مجموعه‏ى دانشگاهى عرف شده؛ لیکن این کافى نیست؛ باید به سمت کارهاى بزرگ برویم. ببینید! یک وقت هست شما مى‏توانید هواپیمایى را که دیگران اختراع کرده‏اند و ساخته‏اند، خودتان بدون کمک دیگران در داخل کشور بسازید، این خیلى خوب است؛ این بهتر از خریدن هواپیماى ساخته شده است؛ اما یک وقت هست شما خودتان یک چیزى در سطح هواپیما در کشورتان تولید مى‏کنید؛ این است آنچه که ما لازم داریم؛ ما باید بر ثروت علمى بشر بیفزاییم. نگویند نمى‏شود؛ مى‏شود. یک روزى بشریت فناورى ریزترینها - نانوتکنولوژى - را نمى‏شناخت، بعد شناخت. امروز صد تا میدان دیگر ممکن است وجود داشته باشد که بشر نمى‏شناسد؛ اما مى‏توان آنها را شناخت و مى‏توان جلو رفت. البته مقدمات دارد؛ اما آن مقدمات را هم مى‏شود با همت فراهم کرد.

      اصل ششم، تثبیت و تأمین آزادى و آزاداندیشى است. آزادى را نباید بد معنا کرد. آزادى یکى از بزرگترین نعمتهاى الهى است که یکى از شعبش آزاداندیشى است. بدون آزاداندیشى، این رشد اجتماعى، علمى، فکرى و فلسفى امکان ندارد. در حوزه‏هاى علمیه، دانشگاه و محیطهاى فرهنگى و مطبوعاتى، هو کردن کسى که حرف تازه‏اى مى‏آورد، یکى از بزرگترین خطاهاست؛ بگذارید آزادانه فکر کنند. البته من فهم غلط از آزادى را تأیید نمى‏کنم؛ من باز گذاشتن دست دشمن را در داخل براى اینکه مرتباً گاز سمّى تولید کند و در فضاى فرهنگى یا سیاسى کشور بدمد، تأیید نمى‏کنم؛ من براندازى خاموش را - آن‏چنانى که خود امریکاییها گفتند و عواملشان چند سال قبل در اینجا سادگى و بى‏عقلى کردند و به زبان آوردند - برنمى‏تابم و رد مى‏کنم؛ اما توسعه‏ى آزادى و رها بودن میدان براى پرورش فکر و اندیشه و علم و فهم، ربطى به اینها ندارد. ظرافتى لازم است که آدم این دو منطقه را از همدیگر باز بشناسد و مرز اینها را معین بکند.

      اصل هفتم، اصلاح و تصحیح روشهاست؛  اصلاحات جزوِ مبانى اصولگرایى است. من در سفر کرمان، با جوانها و مجموعه‏ى دانشجوها و دانشگاهیها که روبه‏رو شدم، گفتم که اصلاحاتِ اصولگرایانه و اصولگرایىِ مصلحانه در هم تنیده هستند. آن اصلاحاتى که بخواهد با معیار امریکایى در کشور انجام بگیرد، مثل همان اصلاحات رضاخانى است. مى‏دانید که رضاخان در مهمترین بخشها و سالهاى سلطنتش، شعارش اصلاحات بود! همه‏ى این فجایع و جنایاتى که شما در دوره‏ى رضاخان سراغ دارید، تحت نام و زیر پرچم اصلاحات انجام گرفته است؛ اسناد بازمانده‏ى از دوره‏ى رضاخان را بخوانید. افراد را برکنار مى‏کردند؛ چون مى‏گفتند اینها ضداصلاحاتند؛ افرادى را سر کار مى‏آوردند؛ چون مى‏گفتند اینها مؤمن به اصلاحاتند. آن اصلاحاتى که با معیار رضاخانى، با معیار امریکایى و با معیار فرهنگ غربى انجام بگیرد، اصلاحات نیست، افسادات است. معیار اصلاحات، قانون اساسى است؛ بر این اساس، باید ما اصلاحات کنیم؛ ما به اصلاحات احتیاج داریم. اصلاحات، تصحیح روشهاى ماست؛ تصحیح هدفهاى مرحله‏اى ماست؛ تصحیح تصمیم‏گیریهاى ماست؛ تعصب نورزیدن روى تصمیم‏گیریها ناحق است. این، غیر از ساختارشکنى و مبارزه‏ى با قانون اساسى، مبارزه‏ى با اسلام و مبارزه‏ى با استقلال یک کشور است.

      آخرین اصل هم - که البته در این فهرست کوتاهى که من عرض مى‏کنم، آخرین نیست - شکوفایى اقتصادى است؛ رسیدگى به زندگى مردم است و رسیدگى به اقتصاد کشور. ما احتیاج داریم که از سرمایه‏گذارى حمایت بشود؛ کارآفرینى بشود؛ تولید داخلى ترویج بشود؛ با قاچاق و فساد مجدّانه مبارزه بشود؛ اشتغال به عنوان یک مبناى اصلى و یک هدف مهم دنبال بشود؛ ثبات و شفافیت و انسجام سیاستها و مقررات اقتصادى انجام بشود - مقررات اقتصادى‏اى که امروز یک چیزى بگوییم، فردا عوضش بکنیم، فایده‏اى ندارد - مقررات اقتصادى و قوانین ما باید هم ثبات داشته باشند که مردم بتوانند روى آن برنامه‏ریزى کنند، هم باید منسجم باشد و با هم بخواند و شفاف باشد.



    روح الله تولایی ::: دوشنبه 85/4/5::: ساعت 4:49 عصر

    <      1   2   3      >
    >> به پایگاه مجموعه رهنمود های موضوع بندی شده امام خامنه ای (مدظله العالی) بسیار خوش آمدید. خواهشمند است پیشنهادات و انتقادات سازنده و ارزشمند خود را برای ما به ایمیل زیر ارسال فرمایید: ruhollah1363@gmail.com

    > رهنمود های امام خامنه ای<<

    >>اشتراک در خبرنامه سایت<<
     


    >> درباره نویسنده سایت<<
    سیاست داخلی ایران - رهنمودهای امام خامنه ای
    روح الله تولایی
    رهسپاریم با ولایت تا شهادت


    >>محاسبه اوقات شرعی ایران <<

    >>لینک های دوستان<<
    >>سرویس پشتیبانی سایت<<