امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) شخصیتى است که همهى فرق اسلامى دربارهى عظمت او، دربارهى خصوصیات او و دربارهى شأن و منزلت والاى او در اسلام، با یکدیگر اتفاق نظر دارند.
لذا به جرأت میتوان گفت که علىبنابیطالب (علیه الصّلاة و السّلام)، میتواند نقطهى اشتراک و تلائم و همبستگى میان فِرق اسلامى قرار بگیرد. در همهى زمانها و دورهها، فرقههاى اسلامى - به جز گروه ناچیز و اندک نواصب که خارج از فِرق اسلامى هستند - شأن امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) را همان شأن والا و برجسته و ممتازى میدانستند که شما در کتابهاى فریقین - چه شیعه و چه سنى - ملاحظه میکنید. بنابراین امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) ملتقى و محل اشتراک فرقههاى اسلامى است و میتواند منبعى براى وحدت بین مسلمین به حساب بیاید.
خصوصیات امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام): آن برجستگى و درخشندگىِ ایمان ناب امیرالمؤمنین، آن جهاد دشوار و سختى که آن بزرگوار - از اول دوران اسلام تا آخر عمر - خود آن را بر دوش کشید، آن عدالتورزىِ بىنظیر - که تا امروز هم نه فقط مسلمانان، بلکه آگاهان غیرمسلمان را هم مجذوب خود کرده است - آن عبادت خالصانهى متضرعانهى بىنظیر آن بزرگوار و بقیهى صفات برجستهاى که در امیرالمؤمنین هست، چیزهائى نیست که مسلمانان - از هر فرقه و مذهبى - در آن اختلاف داشته باشند.
این امروز براى دنیاى اسلام مورد نیاز است. امروز که دشمنان اسلام - که نه طرفدار این فرقه و نه طرفدار فرقهى دیگر نیستند؛ گاهى از یک فرقهاى به ضرر فرقهى دیگر حمایت مىکنند، گاهى هم عکس آن عمل مىکنند - دنبال ایجاد افتراق و شکاف بین مسلمانها هستند و در یک چنین دورانى که مسلمانها به وحدت و یکدلى احتیاج مبرمى دارند، امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) میتواند مظهر این وحدت باشد؛ نقطهاى باشد که همهى مسلمانها در مقابل آن نقطه، مذعن و معترف و مقرّند. هیچ طرفى نمیتواند ادعا کند که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) متعلق به اوست. خب، ما شیعیان در زیارت جامعه میگوئیم: «معروفین بتصدیقنا ایّاکم»؛ ما معروفیم به ارادت و علاقه و عشق به امیرالمؤمنین و خاندان پیغمبر؛ لکن نمیتوانیم ادعا کنیم که امیرالمؤمنین فقط متعلق به ماست. نه، همهى مسلمانهاى عالَم - از فرقههاى مختلف - دربارهى امیرالمؤمنین این را قائلند که این شخصیت عظیم، این انسان بىنظیر و این مظهر کامل اسلام، ذرهاى و لحظهاى از متابعت پیغمبر اکرم سرپیچى نکرد؛ تخلف نکرد؛ کوتاهى نکرد؛ از دوران کودکى، تا دوران نوجوانى، تا دوران ریعان شباب و تا آخر عمر، یک لحظه در راه مجاهدت براى خدا و براى اسلام و براى قرآن فروگذار نکرد.
پس این یک نکته است که ما - چه شیعه، چه سنى و چه مذاهب گوناگون بین این فرقهها - بیائیم و امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) را ملاک و محور وحدت قرار بدهیم.
امیرالمؤمنین مال همه است و خود آن بزرگوار هم شعارها و روشهائى را در زندگى مبارک خود دنبال کرده است که متعلق به همهى انسانهاست، که درباره آنها عرض خواهم کرد. این یک نکته است.
نکتهى بعدى این است که محبت امیرالمؤمنین خیلى باارزش است. در روایت است که هرکسى محبت کسى در دل اوست، در قیامت با او محشور میشود. محبت خیلى حائز اهمیت است. اما محبتِ به تنهائى کافى نیست؛ تبعیت و پیروى کردن لازم است. ما که در دنیا به نام شیعه معروف هستیم، شیعه را اینجور معنا کردهایم: «الشّیعة من شایع علیّا»؛ باید دنبال او حرکت کنیم و هدفهاى او را دنبال کنیم. معلوم است که ما با همهى تلاش خود به رتبهى امیرالمؤمنین نخواهیم رسید، اما به سمت آن قله باید حرکت بکنیم.
خب، حالا توجه کنیم که امیرالمؤمنین در زندگى پُربارِ پُرمضمونِ درسآموز خود، چه چیزى را در درجهى اول اهمیت قرار داده است. یکى مسئلهى عدالت است که عدالت در سیرهى امیرالمؤمنین، شاید بشود گفت برجستهترین نمودارهاست.
مدارا نکردن با ظالم، همدلىِ با مظلوم و کمک براى گرفتن حق مظلوم از ظالم، چیزهائى است که در زندگى امیرالمؤمنین، در کلمات امیرالمؤمنین و در خطب نهجالبلاغه، به وضوح در صدها نقطه، قابل ملاحظه است. به این جملات پربار امیرالمؤمنین توجه بفرمائید: «و اللَّه لأن ابیت على حسک السّعدان مسهّدا أو أجرّ فىالأغلال مصفّدا احبّ الىّ من أن القى اللَّه ... ظالما لبعض العباد و غاصبا لشئ من الحطام»؛ ببینید! آن نمودار و پیشانى حکومت امیرالمؤمنین این است؛ یعنى اگر در سختترین شرائط زندگى قرار بگیرم، ممکن نیست که من اندک ظلمى به احدى از خلایق انجام بدهم و براى خودم حطام دنیا را جمعآورى کنم؛ براى خودم ذخائر دنیوى را طلب بکنم.
دنیا در چشم و نظر امیرالمؤمنین - به معناى آنچه که انسان براى خود از بهرههاى زندگى قائل است - بکلى مردود و متروک است. خطاب به دنیا مىگوید «غرّى غیرى»؛ اى لذتها! اى زیبائیهاى زندگى مادّى! برو دیگرى را فریب بده؛ على را نمیتوانى فریب بدهى. این شعار امیرالمؤمنین است.
امروز در نظام اسلامى - نظامى که به اسم اسلام در این کشور تشکیل شده است - چه چیزى اهمیتش از همه بیشتر و حساسیّت نسبت به آن لازمتر است؟ عدالت. یعنى اگر امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در زمان ما و در این جامعه و در میان این مردم - که اینجور عشق خودشان را نسبت به آن بزرگوار ابراز میکنند - حضور میداشت، چه چیزى را بیشتر از همه چیز دنبال میکرد؟ یقیناً عدالت.
عدالت خواستهى یک جماعت خاصّى از مردم یا اهل یک کشور و اهل یک ملت نیست؛ عدالت خواستهى طبیعى و تاریخىِ همهى آحاد بشر در طول تاریخ بشریت است. همان چیزى است که بشر تشنهى آن است و جز در حکومت انبیاء عظام الهى - آنهائى که به حکومت رسیدند - یا اولیاء برجسته مثل امیرالمؤمنین، عدالت به معناى واقعى کلمه اجرا نشده است.
دنیاداران و کسانى که دلهاشان پر از هوس به دنیا و شئون مادى دنیاست، نمیتوانند عدالت را اجرا کنند. اجراى عدالت یک روح غنى، یک ارادهى قوى و یک قدمِ ثابت لازم دارد. ما باید همهى تلاشمان این باشد که بتوانیم در این راه دنبال امیرالمؤمنین حرکت کنیم. اعتراف میکنیم که نخواهیم توانست مثل علىبنابیطالب، عدالت را اجرا کنیم؛ این را قبول داریم. ماها کوچکتر و ضعیفتریم از آنکه بتوانیم آنجور استوار - مثل فولاد، مثل صخره - در مقابل این امواج بایستیم؛ اما بقدر خودمان باید تلاش کنیم.
امیرالمؤمنین از عمّال خود هم مطالبهى عدالت میکرد؛ با اینکه آنها در حد امیرالمؤمنین نبودند. پس تکلیف اجراى عدالت بر دوش ما هم هست؛ باید دنبال بکنیم. این چیزى است که مردم باید بخواهند؛ باید فرهنگ عمومىِ ملت ما بشود. مردم ما باید بیشترین چیزى را که میخواهند، عدالت و انصاف باشد؛ هم در امور داخل کشور، هم در مسائل جهانى.
این بىعدالتىاى که در دنیا امروز وجود دارد و این ظلم فاحشى که امروز از سوى قلدرها و گردنکلفتهاى عالم نسبت به بشریت و ملتها دارد انجام میگیرد، مبارزهى با یک چنین منکر عظیمى - از نظر مسلمانى که براى حاکمیت اسلام و در سایهى جمهورى اسلامى زندگى میکند - باید یک فریضهاى محسوب بشود. این باید در زندگى ما، شعار ما باشد؛ هم در مسائل داخلى، هم در مسائل جهانى.
اگر بخواهیم این عدالت را اجرا کنیم، قدم اول این است که ما به کمک الهى اعتماد داشته باشیم و رابطهى دل خودمان را با خدا محکم کنیم؛ اینجا میرسیم به مسئلهى دعا، عبادت، تضرّع، مناجات و توسّل باللَّه. ماه رجب، بهار عبادت و تضرّع و توسل الى اللَّه است. این ایام عبادت را - این ماه رجب را، ماه شعبان را و بالاتر، ماه رمضان را - دست کم نباید گرفت.
ما اگر بخواهیم در میدانهاى زندگى، آن راه مستقیم و صراط قویمى را که اسلام به ما نشان داده است با قدرت طى کنیم، احتیاج داریم که رابطهمان را با مبدأ اعلى، با حضرت بارىتعالى محکم کنیم. این رابطه با دعاست، با نماز است، با اجتناب از گناه است. لذا شما ببینید امیرالمؤمنین - آن مرد شجاعِ استوارِ قوىاى که شجاعت او در میدان جنگ جزو مشهورات عالم است که هیچ کس در او اختلاف ندارد - او وقتى در محراب عبادت قرار میگیرد، «یتململ تململ السّلیم»، مثل مارگزیده به خود مىپیچد؛ اشک میریزد؛ گریه میکند؛ پیشانى به خاک مىساید. دعاى کمیل و این مناجات شعبانیهاى را که منسوب به امیرالمؤمنین است نگاه کنید؛ ببینید چه تضرّعى میکند این انسان بزرگ و والا در مقابل پروردگار! این براى ما درس است.
کارگزاران نظام اسلامی
سیاست داخلی ایران
سیاست بین الملل
حوزه علمیه و طلاب
دانشگاه و دانشجویان
اسلام ناب محمدی
آموزش و پرورش
ارتش بیست میلیونی
گنجینه دفاع مقدس
الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت
پاسخ به شبهات ولایت فقیه
فرهنگ بومی و ملی
جنگ نرم و تبلیغات
اتحاد و انسجام اسلامی
بیداری اسلامی ملتها
همت مضاعف
شرح حدیث
انتخابات
ماه مبارک رمضان
راه نمای همسران جوان
درباره امام خامنه ای
چرا می گوییم امام خامنه ای؟
آرشیو سایت
رهسپاریم با ولایت تا شهادت
وبلاگ علمی مقالات مدیریت
.: شهر عشق :.
منطقه آزاد
گروه اینترنتی جرقه داتکو
در برابر نسیم
صل الله علی الباکین علی الحسین
کشکول
انا مجنون الحسین
من هیچم
وبلاگ سید حسن نصرالله
حدائق ذات بهجة
ایــ عزیـــــز ـــــــران
با سید علی تا فتح قدس
رهروان ولایت
بصیرت
امیر قافله صبر و بصیرت
هدایتگر آسمانی
سربازان سید علی خامنه ای
از رهبر چه میدانید؟
جانم فدای رهبر جانبازم
فرمانبر
بسیج شهید چمران شیراز
مرد دفاع
جانم فدای رهبر
شمشیر ولایت
یار ولایت
ما اهل کوفه نیستیم
من باتو هیچگاه نبودم تو با منی
www.خامنه-ای.net/
طرفداران عدالت
موج رهروان ولایت
فدایی رهبر
امام خامنه ای
عشق من امام خامنه ای
فیـــــه ما فیـــــه
رهروان ولایت و امام
دانش آموزان پیرو خط ولایت
عمار امام سیدعلی
مثبت
مکتب ولایت
ولایت فقیه و دفاع از آن
فدائیان ولایت گرگان