بنده یک ترسیم کلى و اجمالى از وضع کنونى در کشور می کنم؛ نه مىخواهیم به دام خوشبینى افراطى و گمراهکننده بیفتیم، نه مىخواهیم به دام بدبینیهاى افراطى و گمراهکننده بیفتیم. هم نقاط مثبت زیادى داریم، هم نقاط منفى داریم؛ هر دو را باید ببینیم تا بتوانیم درست انتخاب کنیم.
نقاط مثبت ما در درجهى اول، تراکم موفقیتهاى بزرگى است که پىدرپى براى کشور ما پیش آمده است که برخى محصول تلاش دولتهاى گذشته است و برخى محصول تلاش دولت کنونى است؛ مجموعاً موفقیتهاى عظیمى براى کشور ما پیش آمده است که براى کشور یک نقطهى مثبت است.
یکى از نقاط مثبت، همین روح امیدى است که در مردم هست؛ مردم احساس نشاط مىکنند.
یکى دیگر از نقاط مثبت، یک دولت تازهنفس و مصمم و پرکار است که بر سر کار آمده است. این، نقطهى مثبتى است.
از دیگر نقاط مثبت ما، وجهه و جایگاه عزتمند بینالمللى ماست که شواهد پى در پى آن مشاهده مىشود. جایگاه بینالمللى ما خیلى جایگاه محکم، عزتمند و برجستهاى شده است. هر کسى که با مسائل بینالمللى و جریانهاى خبرى دنیا آشنا باشد، این را بروشنى مىیابد. یکى از نشانه هایش هم همین سفرهاى موفقى است که رئیس جمهور محترم در جاهاى مختلف داشته که نشانههاى موفقیت را انسان در این سفرها مشاهده مىکند.
باز از نقاط مثبت، همین پیشرفتهاى علمى است که این پیشرفتها در بخشهاى مختلف وجود دارد و امیدواریم خداى متعال به این جوانان و مدیران لایقى که در این بخشها مشغول فعالیتند، کمک کند تا اینها را به نتایج مطلوب خودشان برسانند و در مقابل چشم مردم قرار بدهند و احساس عزت مردم را افزایش بدهند.
از نقاط مثبت دیگر، پیشرفتهاى علمى و زیرساختهاى توسعه در کشور است، که عمدتاً محصول تلاش دولتهاى گذشته است. امروز سرمایهگذاریهاى خوبى که در وسایل ارتباطاتىمان مانند بخش مخابرات، بخش حمل ونقل و بخشهاى گوناگون شده است و کارهاى زیربنایى و زیرساختهاى خوب، در کشور مشهود و محسوس است.
یکى دیگر ازنقاط مثبت، آرامش سیاسى است، که همهى تلاشهاى دستهاى پنهان خنثى شده است. شما مشاهده کردید که سعى کردند اختلاف مذهبى راه بیندازند، نشد؛ اختلاف قومى راه بیندازند، نشد؛ اختلاف صنفى راه بیندازند، نشد. این، نشاندهندهى این است که این دریاى عمیق، آرامشى دارد که این تحرکهاى تدبیر شده و برنامهریزى شدهى به وسیلهى دستهاى پنهان یا پنهان و آشکار، نمىتواند این دریا را به تلاطم در بیاورد.
هماهنگى قوا با یکدیگر، یکى از بزرگترین نقاط مثبت ماست. امروز مجلس، دولت، قوهى قضائیه، به هم حسن ظن دارند؛ این کجا و اینکه مجلس به دولت بدبین، دولت به مجلس بىاعتنا، قوهى قضائیه از هر دو گلهمند، کجا؛ این خیلى وضعیت بدى است. امروز بحمداللَّه اینطور نیست؛ هماهنگى هست، همدلى هست و دستگاههاى مختلف و جریانهاى گوناگون با هم همکارى مىکنند؛ اتفاق و اتحاد وهماهنگى هست.
در طرف دیگر، مانیازهاى فورىاى داریم که برآورده نشدن آن نیازها جزو نقاط منفى و مشکلات ماست. در کشور خلأهاى خطرناکى وجود دارد؛ مسئلهى اشتغال، مسألهى مهم ماست. در دولت قبلى هم من روى مسئله اشتغال خیلى تکیه کردم و براى راهاندازى جریان اشتغال، با دولت خیلى همکارى و کمک کردم. الان هم مسئلهى اشتغال براى ما، یک مسئلهى اساسى است. مسئلهى تورم، مسئلهى مناطق محروم، مبارزهى با فساد، مسائل مهمى است و نمىتوانیم اینها را رها کنیم. «فساد» مثل رخنهها و ترکهایى است که در یک استخر واقع مىشود. شما لولههایى چندین اینچى را مىگذارید و مرتب از اینها به داخل استخر آب میریزید؛ اما پُر نمىشود - این همه تلاش، به جایى نمىرسد - چرا؟ چون رخنه و ترک وجود دارد و آبها بدون اینکه جمع شود تا قابل هدایت شدن باشد به آنجایى که باید هدایت شود، هدر مىرود؛ فساد اینگونه است.
ما به مسئلهى امنیت سرمایه گذارى هم احتیاج داریم، تا در داخل کشور سرمایه گذارى شود. باید امنیت سرمایهگذارى به طور کامل تأمین شود، تا بتوان از ثروتهایى که در اختیار آحاد مردم هست، براى پیشرفت، کارآفرینى و راهاندازى جریان اقتصادى کشور استفاده کرد.
مسئله دیگر، تثبیت همین جایگاه بینالمللى است. اینطور نیست که ما هر طور که رفتار کنیم و هرکارى که بکنیم، این جایگاه بینالمللى به طور کامل باقى بماند؛ تضمین شده نیست؛ باید این را تثبیت کرد. این تدبیر و نگاه دقیق مىخواهد و فعالیت فراوان و متراکم لازم دارد.
پیرایش چهرهى فرهنگى کشور، یکى از مسائل عمدهى ماست. چهرهى فرهنگى کشور باید چهرهى نورانى، اسلامى و کاملاً منطبق با فضیلتهاى اخلاق اسلامى باشد؛ این یکى از خلأهاى ماست. البته، دولت و مجلس اصولگرا مىتوانند با شکر آن نعمتهایى که عرض کردیم - پافشارى بر اصول و کار مستمر - بر حجم این توفیقات بیفزایند و از این خلأها پى در پى بکاهند.
یک وقتى نظام جمهورى اسلامى و ملت ایران را به حملهى نظامى، جنگ و این چیزها تهدید مىکردند، حالا هم گاهى مىکنند، نه اینکه نمىکنند؛ اما خودشان مىدانند که این کار برایشان چقدر خسارت دارد، و من حالا مىگویم؛ این مسئولان امریکایى براى اینکه کارهاى خودشان را پیش ببرند - همیشه اینطور است؛ نه با ما، با همهى دنیا - زبان تهدیدشان همیشه باز است و تهدید مىکنند. بعضى از دولتها و ملتها هم دچار ضعف نفسند و در مقابل تهدید اینها خودشان را رها مىکنند و تسلیم مىشوند؛ اینها هم تشویق مىشوند به اینکه همیشه تهدید کنند. یک ملت بیدار، یک ملت داراى اعتماد به نفس و یک ملت عازم و مصمم، به این تهدیدها اعتنایى نمىکند؛ مسئولانش هم همینطور. دولتى که به مردم متکى است، نظامى که به وسیلهى خودِ مردم حمایت و حفاظت مىشود، او از تهدید واهمهاى نمىکند. من الان اینجا مىگویم: امریکاییها بدانند، اگر تعرضى به ایران اسلامى بکنند، ایران اسلامى به منافع آنها در هر نقطهى عالم که امکان داشته باشد، لطمه وارد خواهد کرد. ما آن آدمهایى نیستیم که بنشینیم کسى ضربه بزند، جواب ضربهى او را ندهیم؛ ما اهل صلحیم، اهل آرامشیم و به کسى تعرض نمىکنیم؛ دلیلش هم واضح است، ببینند؛ ما به کدام کشور حمله کردیم؟ ما با کدام کشور جنگ شروع کردیم؟ ما کدام کشور را تهدید کردیم؟ ما اهل این چیزها نیستیم؛ اما اهل این هستیم که اگر کسى ضربهاى بزند، ضربهى او را با دوچندان شدت، پاسخ بدهیم.
بهترین راه مبارزهى با استکبار و دشمنان، همین است که ما در ساختن و پیشرفت کشورمان، هر چه مىتوانیم سعى کنیم؛ پیشرفت علمى، پیشرفت فناورى، پیشرفت اخلاقى، همبستگى ملى و محکم کردن پایهى ایمان و انگیزههاى معنوى؛ هر چه که در این چیزها ما پیشرفت کنیم، دشمن بیشتر عقب مىنشیند و این مهمترین مبارزهى ملت ایران است.
امروز مسئلهى فناورى هستهاى مطرح است. این هم که مطرح نباشد، یک موضوع دیگر مطرح خواهد شد؛ دشمن عادتش این است. هر چیزى که براى یک ملتى مایهى پیشرفت است، براى قدرتهاى بینالمللى، آن چیز یک خطر محسوب مىشود؛ نباید ملتها پیشرفت کنند. ملت اگر خودش توانایى استخراج نفت را مىداشت و توانایى پالایش نفت را مىداشت و توانایى استحصال گوناگون از نفت را مىداشت، دیگر چرا انگلیسها بیایند استخراج و پالایش را به عهده بگیرند و امتیاز آن را در جیب خود بریزند. آن روز از ناتوانیهاى ملت استفاده مىکردند. حالا این ملت به توانایى رسیده، مىخواهد خودش کشورش را اداره کند، مىخواهد خودش استحصال کند، مىخواهد خودش این استعدادها را پرورش بدهد و مىخواهد براى کشور خودش این استعدادها را به کار بیندازد؛ اما آنها ناراحتند. ادامه مطلب...
مسؤولان با نگاهِ «حایز اهمیت»، باید به بخش کشاورزى نگاه کنند. بخش کشاورزى یک محور اصلى در ادارهى کشور است؛ و باید با این چشم در تنظیم معلومات دانشگاهى، در تخصیص بودجه، در گماشتن افراد کارآمد و توانا در رأس کارها، به آن نگاه کرد؛ باید امر کشاورزى را در کشور سبک نشمرند.
البته صنعت هم مهم است و وقتى ما روى کشاورزى تکیه مىکنیم، صنعت را نفى نمىکنیم؛ آن هم یک محور اساسى دیگرى براى پیشرفت کشور است؛ اما جاذبههاى گوناگون و زرق و برق و نام و نشان بخشهاى دیگر، مبادا اهمیت این بخش بسیار مهم را تحتالشعاع قرار بدهد؛ شریان اصلى زندگى جامعه، در این بخش است و زندگى واقعى و ملموس جامعه - حیات اجتماعى - در این بخش، بیشتر معنا پیدا مىکند؛ چون اینجا مسألهى غذا و مسألهى امنیت غذایى و مسألهى استقلال ناشى از امنیت غذایى و خودکفایى مطرح است؛ این نکتهى اول، که مسؤولان با این چشم به مسألهى کشاورزى نگاه کنند. این نگاه - همانطور که گفتیم - در دانشگاه، در بخشهاى دانشگاهى مربوط به کشاورزى، در تنظیم درسها، در گرفتن دانشجو، در پرداختن به استاد، اثر مىگذارد، تا بقیهى خدمات گوناگونى که دولت مىتواند به کشاورزان بدهد؛ مانند آنچه که مربوط به بانکهاست، آنچه که مربوط به سازمان مدیریت و برنامهریزى است، آنچه که مربوط به خود وزارت جهاد کشاورزى است.
نکتهى دوم براى مسؤولان این است که در کار کشاورزى، همینطور که اسم شما جهاد کشاورزى است، جهادى حرکت کنید. ما از اول انقلاب، هر کار بزرگى که توانستهایم انجام بدهیم، به برکت اعتماد به نفس و بلندپروازى و کار جهادى بوده است. جوانانِ جهاد سازندگى آن روزى کارهاى بزرگ را در این کشور شروع کردند که حتى آن کسانى که جلوى چشمشان این کارهاى بزرگ انجام مىگرفت، باور نمىکردند که جوان ایرانى قادر به این کارهاست.
در دوران رژیم طاغوت، گندم را از امریکا مىخریدند و سیلو را روسها برایشان مىساختند؛ آنها سیلو را هم نمىتوانستند بسازند! باید روسها مىآمدند؛ این صنعت در ایران نبود. در سالهاى اول انقلاب، این جوانان جهاد دانشگاهى آمدند و گفتند امام دستور دادهاند مردم گندم بکارند؛ خوب، گندم سیلو لازم دارد؛ درِ خانهى چه کسى برویم، جز درِ خانهى همت و ابتکار خودمان؛ شروع کردند. افرادى مىدیدند که این سیلو بالا مىرود - البته در روز اول، با ظرفیت کم - اما باور نمىکردند! و امروز کشور ما یکى از کشورهاى مطرح از لحاظ سیلوسازى در دنیاست؛ به برکت همین جوانها. کار جهادى، این است.
در هر بخشى از بخشهاى گوناگون صنعتى و فنى و علمى و تحقیقاتى که ما با روحیهى جهادى وارد شدیم، پیش رفتهایم. روحیهى جهادى یعنى چه؟ یعنى اعتقاد به این که «ما مىتوانیم»؛ و کارِ بىوقفه و خستگىناپذیر و استفاده از همهى ظرفیت وجودى و ذهنى و اعتماد به جوانها. الان در همین بخش انرژى هستهیى که این همه دنیاى استکبار را سراسیمه کرده، اکثر کسانى که در آنجا مشغول کار هستند، جوانهاى تحصیلکردهاند؛ صدها جوانِ کمسال و تحصیلکرده، این چرخ را مىچرخانند و این عزت را براى کشور پدید آوردهاند. در همهى بخشها همینطور است. به نیروهاى بااستعداد، چه از جوانها باشند و چه از انسانهاى با تجربه، اعتماد کنند. اعتماد به این افراد و توکل به خداى متعال و اخلاص نیت براى خدا، اساس کار است. جهاد کشاورزى باید در معناى حقیقى کلمه، براى مسائل کشاورزى کشور و دامدارى و بقیهى کارهایى که برعهدهى این وزارت است، جهادى عمل کند.
مسألهى سوم این است که ما به کشاورزمان مىگوییم تلاش کنید تا امنیت غذایى براى کشور به وجود بیاورید؛ اما به مسؤولانمان مىگوییم این پایان کار نیست؛ ما بایستى به صادرکنندگان این محصولات تبدیل شویم؛ ما باید بتوانیم دیگران را بهرهمند کنیم. این کار، کارِ دستگاههاى گوناگون دولتى است که وسایلش را فراهم کنند؛ ما مىتوانیم.
مرتب از اینکه ما از لحاظ آب در مضیقه هستیم، حرف مىزنند؛ خوب بله، ما مىدانیم کشور ما از آن کشورهاى پُر آب نیست؛ اما آیا از همین آبى که امروز داریم، استفادهى بهینه مىشود؟ جواب، منفى است. این، جزو کارهاى وزارت جهاد کشاورزى و وزارتخانهها و دستگاههاى گوناگون دولتى است که آموزش چگونگى استفادهى از آب، تنظیم جریان آب در بخشهاى مختلف، نگهدارى از همین مقدار آبى که از نزولات مبارک آسمانى است، با انواع و اقسام شیوههایى که امروز در دنیا معمول است، جزو کارها قرار بگیرد. بنابراین، کشور ما از کشورهاى پُر آب نیست، اما همین مقدار آبى که داریم، قادر است محصولات کشاورزى را سیراب کند. در زمین هم همینطور هستیم. من در گزارشها خواندهام که ما امروز اندکى بیش از هجده میلیون هکتار زمینِ قابل کشت داریم؛ در بخشهاى مختلف: دیمى و آبى و باغى و غیره، که این مقدار مىتواند به سى میلیون هکتار افزایش پیدا کند؛ یعنى نزدیک به دو برابر. من در بعضى از بخشهاى این کشور - در مسافرتهایى که کردهام - زمینهایى را دیدهام که با «کار» مىتوانند تبدیل بشوند به زمینهاى قابل کشت. ما خیلى امکانات در این کشور داریم. ما یک کشورِ به معناى حقیقى کلمه غنى هستیم و این «غنا» را مردم باید حس کنند؛ از این غنا باید استفاده کنند. به زارع مىتوانیم بگوییم روى این زمین، خوب و با شیوهى علمى کار کن و محصول به دست بیاور؛ چیز دیگرى در اختیار او نیست؛ ولى این مسؤولانند که بایستى نظام این کار را طراحى کنند.
بر روى دانههاى روغنى و کُلزا یا زیتون هم کار شود. یکى از کارهاى خوب این دولت این است که مىخواهند زیتون را هر چه بیش از پیش ترویج کنند؛ وارد سبد غذایى مردم کنند، که جزو کارهاى بسیار خوب است. البته کشور بایستى حتماً در برنج و گوشت و لبنیات هم به خودکفایى برسد؛ این جزو کارهایى است که مسؤولان دولتى باید بکنند.
بخش آموزش کشاورزى و ترویج و استفاده از دانش موجود دنیا در دانشگاههاى ما و فرستادن جوانها براى کمک به روستایىها، جزو کارهاى بسیار مهم است. البته به همهى روستاییان و همهى کشاورزان و کسانى که دستاندرکار کشاورزىاند، توصیه مىشود که از این جوانان مطلع و خبره در کار کشاورزى استقبال کنند. بنده در بعضى از روستاها از نزدیک ملاحظه کردم که جوانهاى خبره و دانشآموختهى کشاورزى، یک نفرشان بیکار نمانده بود! همه در مزارع مشغول کار شده بودند و نتیجه این شده بود که آن بخش از لحاظ محصول کشاورزى، رشد فوقالعادهیى کرد، که در بیانات این عزیزان هم این مسأله را شنیدید. باید از شیوههاى علمى استفاده کرد.
عزیزان من! امروز کشور شما، کشورى است در حال حرکت به جلو ، این حرفها مربوط به کشاورزى است؛ ولى ما در قضیهى صنعت، در قضیهى تحقیقات، در امر سیاست، در رشتههاى گوناگون علوم، در پدید آوردن مسائل نو، در همه جا، حرکتهایى را به برکت انقلاب و به برکت نظام جمهورى اسلامى مشاهده مىکنیم، که کشور به برکت آنها خواهد توانست این فاصلهى ژرفى را که دشمنان میان این کشور و میان کشورهاى پیشرفته بهوجود آوردهاند، پُر کند. حرکت امروزِ کشور، حرکت مبارکى است؛ حرکتِ سرشار از امید و نگاه به آینده. کارى که امروز دستگاههاى مختلف مىکنند، چه در این بخش - بخش کشاورزى - چه در بخشهاى دیگر، باید یک قاعدهى محکمى باشد که بتوانند بعد از بیست سال - وقتى دوران سند چشمانداز بیست ساله تمام شد - احساس افتخار کنند و بگویند ما بودیم که این تدابیر را اندیشیدیم و امروز کشور بعد از گذشت بیست سال، به این رشد و اعتلاء رسیده است؛ که مىرسیم انشاءاللَّه. جوانهاى ما - شماها - خواهید دید انشاءاللَّه آن روز را؛ و دشمنان مستکبر نظام جمهورى اسلامى از همین مىترسند و علت دشمنىها، همین است. آنها از اینکه یک کشورى، یک ملتى، با تمسک به اسلام بتواند به این قلهى عظیم زندگى مدنى و افتخارات تمدنى خود برسد، نگرانند؛ چون مىدانند این بهترین مروج اسلام و بهترین مروج معنویت است؛ مىدانند که اگر این راه را این ملت طى کرد، جلوى زیادهخواهىها و زیادهخوارىهاى آنها گرفته خواهد شد. کمپانىهاى غاصب صهیونیستها و دیگران، مىخواهند دنیا را بچاپند؛ سختشان است که ببینند یک ملتى در مقابل داعیههاى آنها اینطور در همهى بخشها جلو مىرود؛ اما علىرغم آنها ملت ایران به پیش خواهد رفت و اسلامِ عزیز سربلندتر از آنچه که هست، خواهد شد و انشاءاللَّه پرچم عزت اسلامى بر بلنداى این ملت و همهى دنیاى اسلام به اهتزاز در خواهد آمد.
از خداوند متعال سلامت و سعادت همهى شما را مسألت مىکنم و امیدوارم مشمول ادعیهى زاکیهى حضرت بقیةاللَّه (ارواحنافداه) باشید و انشاءاللَّه همهتان موفق باشید.
در مسألهى هستهیى، حرف ملت ایران حرف معلومى است، مسؤولان هم بارها آنچه را که باید گفت، گفتهاند. مطلب این است که ملت ایران یک ملت با استعداد، با فرهنگ، بزرگ، توانا، با نشاط و جوان است و اینجور ملتى صبر نمىکند که اجازه بدهند تا به فلان پیشرفت علمى یا فلان پیشرفت فناورى دست پیدا کند؛ نه، اینجور ملتى خودش وارد مىشود، مرزهاى دانش را هم مىشکند و عبور مىکند و خودش را نشان مىدهد. اگر هم خارجىها، رقبا، دشمنان مىبینند که در این صد سال اخیرِ قبل از انقلاب این حالت پیش نیامده، باید بدانند که در آن وقتها نمىگذاشتند ملت ایران حرکت شایستهى خودش را بکند؛ والّا ملت ایران همیشه یک ملت بااستعداد بوده است. ما همان ملتى هستیم که در همهى دوران اسلامى، از همهى ملتهاى مسلمان، بدون استثناء، پیشروتر بودیم و در همهى علوم و فنون؛ در فلسفه، در علم، حتّى در علوم مربوط به زبان عربى پیشروتر بودیم؛ بزرگترین زباندانها و نحوىها و علماى علم زبان عربى، ایرانىاند و حتّى بهترین و قوىترین کتابها را هم در همان رشته، ایرانىها نوشتهاند. این ملت همیشه در فلسفه، در علوم گوناگون و در دانشهاى تجربى، به قدر زمانه و جلوتر از آن، پیشرو بوده است. این، همان ملت است؛ منتظر نمىماند؛ لذا منتظر هم نماند و حالا از جمله، توانسته است به دانش هستهیى دست پیدا کند. آنچه که امروز ما داریم، هم دانش هستهیى است، هم فناورى هستهیى؛ اما آنچه نداریم و جلویش را گرفتهاند و مانع ایجاد کردهاند، تشکیل تجهیزات این فناورى است؛ یعنى یک علمى را شما کسب مىکنید، بر اساس او یک فناورى را به دست مىآورید؛ رازِ بهکارگیرى این دانش را در تولید فلان محصول کشف مىکنید و وسیلهاش را هم در حدِ حداقل تولید مىکنید؛ ولى وقتى مىخواهید آن را تکثیر کنید و از آن استفادهى کامل بکنید، نمىگذارند و جلویش را مىگیرند؛ این، چیزى است که اتفاق افتاده است. حرف ملت ایران این است که در مناسبات بینالمللى، گزینشى نباید عمل کرد. اینىکه ما رسیدن به دانش هستهیى را براى فلان کشور مجاز بشمریم، براى فلان کشور، به دلایل واهى، مجاز نشمریم، براى ملت ایران قابل قبول نیست.
کارى که در کشور در این زمینه - چه در چالش بینالمللىِ مربوط به کار هستهیى، چه در خود کار هستهیى - دارد انجام مىگیرد، کارى است که با حکمت و مشورت دارد انجام مىگیرد؛ این را ملت ایران بدانند. گاهى اظهار نگرانى مىشود که نبادا کارِ غیرمدبرانهیى انجام بگیرد؛ نبادا تصمیمات فردى گرفته بشود؛ نه، قضیه اینجور نیست. خوشبختانه مسؤولان کشور در این مسأله همرأى و همفکرند؛ کار با مشورت، با تدبیر - از اول و در این دو سال و اندى هم همینجور بوده است - و با فکر جمعى انجام گرفته است و پیشرفت کردهایم. بعد از این هم همینجور خواهد بود. افرادى مردم را نترسانند که ممکن است کار بىمشورت باشد، عجولانه باشد؛ نه، نخیر؛ کار دارد درست با حکمت و همه جانبه، با توجه به جوانب گوناگون، پیش مىرود. مسأله این است که ملت ایران حقى دارد و آن حق را مطالبه مىکند. این حرف هم براى مردم دنیا قابل فهم است، هم براى دولتها قابل فهم است؛ ولى معارض اصلى در این قضیه، دولت امریکاست. حتّى دولتهاى اروپایى هم مواضعشان بیشتر تحتتأثیر فشار امریکاست؛ هر کدام که با امریکا نزدیکترند، مواضعشان تندتر و سختتر است؛ مثل دولت انگلیس. البته ملت ایران سوابق طولانى از دولت انگلیس دارد و مسألهى ملت ایران و دولت انگلیس، مسألهى امروز و دیروز نیست؛ حالا هم همهشان، از آن رأسشان تا مسؤولان گوناگونشان، مواضع بسیار بدى دارند مىگیرند؛ آنها یکى از بدترین مواضع را دارند مىگیرند؛ لیکن معارض اصلى، دولت امریکاست. دولتمردان امریکا که ادعا مىکنند ایران دنبال سلاح اتمى است، خودشان هم مىدانند که دروغ مىگویند، آن کسانى هم که حرف اینها را در نطقها و محافل مىشنوند و برایشان کف مىزنند، آنها هم مىدانند که اینها دروغ مىگویند؛ کمااینکه آنجایى که دم از حقوق بشر مىزنند، همینطور است. وقتى رئیسجمهور امریکا دربارهى قضایاى عراق و غیره، دم از دمکراسى و حقوق بشر مىزند، هم خودشان مىدانند که دروغ مىگویند - چیزى که به فکرش نیستند، حقوق بشر و دمکراسى است - هم آن مخاطبانى که این حرفها را مىشنوند و برایشان کف مىزنند. اهداف آنها براى خودشان روشن است؛ هدف آنها سلطهگرى است. حقوق بشر برایشان کمترین اهمیتى ندارد. شما در همین طوفان کاترینا در امریکا، دیدید که چون مردم، سیاهپوست بودند، همان مقدارى هم که دولت امریکا مىتوانست، به اینها کمک نشد؛ این، حرفى است که خود ملت امریکا - سیاهپوستها که به جاى خود - بر زبان آوردند و گفتند و فریاد کشیدند. رفتارشان با زندانى، رفتارشان با زندانىِ بخصوص گوانتانامو، رفتارشان در ابوغریب عراق، رفتارشان با مردم عراق، رفتارشان با زن و بچههایى که در خانههاشان هستند، همه، نشاندهندهى این است که مسألهى حقوق بشر از نظر امریکایىها افسانه است؛ مىدانند که دروغ مىگویند. مسألهى آنها دو چیز است:
یکى، این است که بحرانآفرینى در دنیا براى دولتهاى امریکا غالباً یک مطلوبِ لازم، یک کار تاکتیکىِ لازم بوده است؛ به آن احتیاج داشتهاند براى اینکه از مسایل داخلى، از مشکلات داخلىِ امریکا، مردم را متوجه به خارج کنند؛ همیشه اینجور بوده است و حالا هم این دولت که در امریکا بر سر کار است، یک دولت افراطى و جنگطلب است و مصلحتشان ایجاب مىکند که این طرف و آن طرف دنیا مسأله درست کنند، مسایلى را بزرگ کنند، یا بحران بیافرینند، یا حوادث کوچک را به شکل بحران براى ملت خودشان معرفى کنند.
دیگر اینکه دولتهاى امریکا و از همه بیشتر این دولتِ جنگطلبِ تندروى افراطى، دنبال یک امپراطورىاند؛ دنبال یک سلطهى جهانىاند. این سلطه، مخصوصِ خاورمیانه هم نیست. البته حالا خاورمیانه مطرح است؛ اما اینها به خاورمیانه هم قانع نیستند. شرکاى اروپایىشان هم این را خوب مىدانند که امریکا آن روزى که به خاورمیانه و به آسیاى میانه و به مناطق حساس دنیا تسلط پیدا کند، دست از سر اروپا هم حتّى برنخواهند داشت؛ این، چیزى نیست که براى آنها پوشیده و پنهان باشد. آنها دنبال منافعشان هستند. یکى از مهمترینِ مناطق، عبارت است از همین خاورمیانه؛ منطقهاى حساس، پل شرق و غرب، منطقهى نفت، منطقهى گذرگاهها و گلوگاههاى دریایىِ بسیار حساس، با ملتهایى که سابقههاى فرهنگى دارند و ذخایر فراوان؛ اینها همه در این منطقه جمع است. حکومت امریکا به اینطور چیزها براى سلطهى خود در دنیا احتیاج دارد. در این منطقه، آن دولتى که صریحاً با سلطهطلبى مخالفت مىکند و بهطور جد ایستاده است، دولت جمهورى اسلامى است. طبیعى است که این مسایل وجود پیدا مىکند و بنابراین، معارض، دولتِ امریکاست.
حرف جمهورى اسلامى این است که این ملت؛ ملتى که انقلاب کرده است؛ ملتى که در طول بیستوهفت سال نظام جمهورى اسلامى با حوادث گوناگون و نشیب و فرازهاى مختلف مواجه شده و با آنها پنجه انداخته و در همهى قضایا توانسته است به طرف هدفهاى خود پیش برود؛ ملتى که اکثریت قاطع آن، جوانند؛ ملتى که دانشجوى آن، استاد آن، نخبهى علمى و عملى آن روزبهروز رو به افزایش است، ملتى است که رو به آینده دارد؛ دل پُرامید دارد. این ملت، ملتى نیست که زیر بار زور و تحمیل امریکا و غیرامریکا برود؛ لذا همانطور که مسؤولان کشور در باب مسألهى انرژى هستهیى گفتهاند، هدف ما مطلقاً ربطى به سلاح هستهیى و انحراف این حرکت علمى و فناورى به سمت سلاح نیست؛ اما از این فناورى هم ملت ایران صرفنظر نخواهد کرد؛ این، حرف اصلى ماست. روشهاى کارى و دیپلماسى و ارتباطات و مناسبات بینالمللىاش را هم مسؤولان کشور سازماندهى مىکنند و پیش مىبرند.
/نماز جمعه تهران/
کارگزاران نظام اسلامی
سیاست داخلی ایران
سیاست بین الملل
حوزه علمیه و طلاب
دانشگاه و دانشجویان
اسلام ناب محمدی
آموزش و پرورش
ارتش بیست میلیونی
گنجینه دفاع مقدس
الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت
پاسخ به شبهات ولایت فقیه
فرهنگ بومی و ملی
جنگ نرم و تبلیغات
اتحاد و انسجام اسلامی
بیداری اسلامی ملتها
همت مضاعف
شرح حدیث
انتخابات
ماه مبارک رمضان
راه نمای همسران جوان
درباره امام خامنه ای
چرا می گوییم امام خامنه ای؟
آرشیو سایت
رهسپاریم با ولایت تا شهادت
وبلاگ علمی مقالات مدیریت
.: شهر عشق :.
منطقه آزاد
گروه اینترنتی جرقه داتکو
در برابر نسیم
صل الله علی الباکین علی الحسین
کشکول
انا مجنون الحسین
من هیچم
وبلاگ سید حسن نصرالله
حدائق ذات بهجة
ایــ عزیـــــز ـــــــران
با سید علی تا فتح قدس
رهروان ولایت
بصیرت
امیر قافله صبر و بصیرت
هدایتگر آسمانی
سربازان سید علی خامنه ای
از رهبر چه میدانید؟
جانم فدای رهبر جانبازم
فرمانبر
بسیج شهید چمران شیراز
مرد دفاع
جانم فدای رهبر
شمشیر ولایت
یار ولایت
ما اهل کوفه نیستیم
من باتو هیچگاه نبودم تو با منی
www.خامنه-ای.net/
طرفداران عدالت
موج رهروان ولایت
فدایی رهبر
امام خامنه ای
عشق من امام خامنه ای
فیـــــه ما فیـــــه
رهروان ولایت و امام
دانش آموزان پیرو خط ولایت
عمار امام سیدعلی
مثبت
مکتب ولایت
ولایت فقیه و دفاع از آن
فدائیان ولایت گرگان