سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر یک از شما آینه برادرش است . اگر رنجی را در او ببیند، دورش می سازد. [امام علی علیه السلام]
غم یار - رهنمودهای امام خامنه ای
  • پست الکترونیک
  • درباره نویسنده پایگاه
  •  RSS 
  • موضوع بندی رهنمودهای امام خامنه ای
  • صفحه اصلی
  •  

    بسم الله الرحمن الرحیم

    انا لله و انا الیه راجعون

    حادثه‌ی جانگداز سقوط هواپیما که در آن، دهها جان عزیز و دل وفادار از جامعه‌ی رسانه‌یی و نظامی کشور از دست رفتند، اینجانب را نیز همانند خانواده‌های عزادار و عموم ملت ایران داغدار کرد.

    جوانان خدوم و ارزشمندی که در این حادثه ی مصیبت بار، پرکشیدند، خاطره‌های به یاد ماندنی از خدمات خود را در حافظه‌ی همکاران و آشنایان خود به جای گذاشته‌اند. پاداش آن تلاشهای باارزش، امروز که ارواح آزاد شده‌ی آنان در پیشگاه پروردگار رحیم قرار گرفته، توشه‌ی گرانبهایی است که همه به امید آن و بخاطر آن زندگی می کنیم. اینجانب به خانواده‌های مصیبت دیده‌ی این عزیزان و نیز به همه‌ی همکاران آنان و به عموم ملت ایران تسلیت عرض می‌کنم و از خداوند متعال رحمت و مغفرت برای همگان و صبر و اجر برای بازماندگان و شفای عاجل برای بیماران و مجروحان این حادثه مسالت می‌کنم.

    سیدعلی خامنه‌ای

    16/آذر/1384

    این داستان رو تازه از یکی از دوستان دیدم.

     

    ناگهان زییینگ تلفون صداش بلند می شه و بهت می گن علی آقا تب کرده و فردا نمی تونه بره منطقه و لطفا تو جاش برو . تو هم از خدا خواسته ساکتو می بندی و مسواکتو می زنی و سر ِ ساعت 9 می پری تو رختخواب که فردا خواب نمونی ( حالا همه ی فکرا جز سفر ِ فردا و ذرت بخارپز که بدجور هوس کرده ای از مخت پریده ... )

    چمباتمه می زنی زیر ِ نرمای پتو و گرمای رختخواب خمارت می کنه و...

     

    فردا سر ِ وقت از جا می پری و نماز صبح و یه اس ام اس ِ پاچه خواری به یکی از همکلاسیا ( حاوی مراتب تاسف از اینکه نمی تونی کلاس ِ امروزو بیایی : خطاب به استاد ) و یه صبحونه ی مفصل با چای گلستان ( ! ) و یه ای میل به فاطمه که ایشالله از هفته ی دیگه حتمن ِ حتمن کلاسشونو می ری و یه عذرخواهی رو پیغام گیر ِ تلفون ِ حمید و دوباره هوس ِ ذرت بخارپز و دست ِ آخر خداحافظی از مادر و ایشالله پس فرداشب خونه ام و قس علیهذا ...

     

    ... حالا نشسته ای تو هواپیما و تو فکری کاش بین ِ راه ذرت بخارپز خریده بودی و یه زنگ به برادرت که چندتا بلال بخره برگشتی خودت درست کنی ( ! ) و جواب ِ جوک ِ اس ام اسی ِ هادیو و یه کاغذ و قلم و طرح ِ گزارش و کم کم ( کمربندها را ببندید ) و ...

     

    سرتو تکیه داده ای به صندلی ، با چشمای بسته و همپای هواپیما ، کم کم از زمین کنده می شی و جز خیال ِ ذرت ِ بخارپز ( ! ) ، فقط ِ سفارش ِ همیشگی ِ مادر تو گوشته : آیه الکرسی ...

     

    الله لا الاه الا هو الحی القیوم

    لا تاخذه سنه ولا نوم ...

     

    هواپیما به نرمی رشته هاشو از زمین می کنه و به نرمی سوار می شه رو سینه ی آسمون . چند لحظه بعد تویی و یه شهر آدم ِ زمینی که با همه ی روزمرگیاشون ، لحظه به لحظه تو نگاهت ریزتر می شوند ...

    زبونت هنوز همون اولین واژه ها رو مزمزه می کنه :

    لا تاخذه سنه و لا نوم ...

     

    چشمات گرم تر شده و مزمزه ی واژه ها گویی به زبانت مزه کرده :

    لا تاخذه سنه و لا نوم ...

     

    پلکات سنگین تر شده و مزه ی ذرت بخارپز ، بی رنگ تر و یه جایی وسط ِ خواب و بیداری فکری می شی : چه خوب که هست ! حتا وقتی خوابی ... لا تاخذه ...

     

    یه وقتی می آیی که بایستی برگردی !...

     

    یهو گوشت از فریاد و ضجه و یاعلی پر میشه .

    مکش ِ جاذبه ای غریب ، محکم از صندلی می کندت .

    سرت گیج می ره ،

    گویی قلبت رسیده باشه سر ِ حلقومت ...

    هواپیما دیوانه وار هجوم می بره سمت ِ زمین ،

    یه لحظه چشمات سیاهی می ره و ...؛



    روح الله تولایی ::: سه شنبه 84/10/13::: ساعت 3:8 عصر
    نظرات شما:
    موضوع:

    >> به پایگاه مجموعه رهنمود های موضوع بندی شده امام خامنه ای (مدظله العالی) بسیار خوش آمدید. خواهشمند است پیشنهادات و انتقادات سازنده و ارزشمند خود را برای ما به ایمیل زیر ارسال فرمایید: ruhollah1363@gmail.com

    > رهنمود های امام خامنه ای<<

    >>اشتراک در خبرنامه سایت<<
     


    >> درباره نویسنده سایت<<
    غم یار - رهنمودهای امام خامنه ای
    روح الله تولایی
    رهسپاریم با ولایت تا شهادت


    >>محاسبه اوقات شرعی ایران <<

    >>لینک های دوستان<<
    >>سرویس پشتیبانی سایت<<