سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس بسیار به درس و مباحثه علم بپردازد، آنچه را فرا گرفته از یاد نبرد وآنچه را ندانسته فرا گیرد . [امام علی علیه السلام]
نظام جمهوری اسلامی - رهنمودهای امام خامنه ای
  • پست الکترونیک
  • درباره نویسنده پایگاه
  •  RSS 
  • موضوع بندی رهنمودهای امام خامنه ای
  • صفحه اصلی
  • امام ابرقدرتها را خوب شناخته بود؛ با قدرتهاى سلطه‏گر و تجاوزگر نمیشود با التماس حرف زد. تا وقتى شما التماس کنید، عقب‏نشینى کنید، نرمش بخرج بدهید، طبیعت سلطه‏طلب این است که مُشتهاى خود را گره‏تر میکند، تهدید خود را جدیتر میکند، چهره‏ى خود را خشمگین‏تر میکند و جلوتر مى‏آید. حق را با ایستادگى باید گرفت. ملت ایران به حقِ استدلال خود دست یافت، عزت خود را تأمین کرد، مرزهاى خود را امن کرد، یک حکومت باثبات در کشور به برکت همین ایستادگى، به برکت همین مجاهدت به وجود آورد؛ احساس قدرت کرد.

    عزیزان من! ملت بزرگ ایران! جوانان عزیز! خودتان را جدى بگیرید. خودتان را باور کنید. توانستید و خواهید توانست. آن چیزى که قدرتهاى سلطه‏طلب بخواهند به یک ملت اعطا بکنند، ارزشِ گرفتن ندارد. حق دستیابى به انرژى هسته‏اى را ملت ایران التماس کند تا قدرتمندان زورگوى دنیا و عزیزان بى‏جهت دنیا بپذیرند که او داراى حق هسته‏اى است! نه؛ این، رویه‏ى یک ملت آزاد و مستقل نیست. همه‏ى حقوق دیگر هم از این قبیل است.



    روح الله تولایی ::: سه شنبه 86/3/15::: ساعت 10:0 عصر
    نظرات شما:
    موضوع: رهبری جهان اسلام

    نکته اول – که اصلی ترین عنصر تشکیل دهنده ی نظام است –عبارت است از اسلام گرایی وتکیه برمبانی مستحکم اسلامی وقرآنی....

    امام بر روى اسلام تکیه کرد؛ به اسم اسلام قانع نشد؛ بر این اصرار ورزید که باید قوانین اسلامى در تمام گوشه و کنار دستگاههاى دولتى و حکومتى حاکم شود. البته این کار، یک کار بلندمدّت بود. امام هم این را مى‏دانست که در کوتاه‏مدّت، این مقصود تحقّق پیدا نمى‏کند؛ اما راه را باز کرد و حرکت را شروع نمود و جهت را نشان داد و همه فهمیدند که باید به معناى حقیقى کلمه به سمت احکام و تعالیم اسلام و ساخت اسلامى براى نظام و جامعه حرکت کنند تا بتوانند عدالت را تأمین، فقر را برطرف و فساد را ریشه‏کن کنند؛ تا بتوانند دردهاى مزمنى را که بر این ملت تحمیل شده است، جبران کنند...

    عنصر دومى که امام به آن حدّاکثر توجّه را کرد، عنصر «مردم» بود...

    به معنای حقیقی کلمه به اصالت عنصر مردمداری نظام اسلامی معتقد بود و مردم را در چند عرصه مورد توجه دقیق ...قرار داد0

    عرصه اول عرصه اول عرصه تکیه ی نظام به ارای مردم است ....

    عرصه دوم عرصه تکلیف مسئولان در قبال مردم است ...

    عرصه سوم - که باز بر محور مردم حرکت مى‏کند - عبارت است از بهره‏بردارى از فکر و عمل مردم در راه اعتلاى کشور؛ یعنى استعدادها را شکوفا کردن و معطل نگذاشتن...

    عرصه چهارم درخصوص توجه امام به مردم عبارت است از لزوم آگاه سازی دائمی مردم...

    عنصر سومى که براى امام اهمیت داشت، نظم و قانون بود. لذا حتّى قبل از آن‏که انقلاب به پیروزى برسد، امام دولت معیّن کرد.

    عنصر اساسى چهارم که امام آن را در پایه‏هاى نظام جمهورى اسلامى کار گذاشت - و بحمداللَّه مایه ماندگارى نظام شد - مسأله دشمن‏ستیزى و سلطه‏ستیزى است. امام یک لحظه نه خود از کید و مکر و حیله دشمن غفلت کرد و نه گذاشت که مسؤولان غفلت کنند.

    (فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب در اجتماع زائران مرقد امام 14/3/1380)



    روح الله تولایی ::: شنبه 85/11/21::: ساعت 9:0 صبح
    نظرات شما:
    موضوع: رهبری جهان اسلام

    دوران دهساله‏ى حیات مبارک امام خمینى (رضوان اللَّه‏تعالى‏علیه)، الگو و نمونه‏ى حیات جامعه‏ى انقلابى ماست و خطوط اصلى انقلاب، همان است که امام ترسیم فرموده است. دشمنان خام‏طمع و کوردل که گمان کردند با فقدان امام خمینى، دوران جدید با مشخصاتى متمایز از دوران امام خمینى (قدّس‏سرّه) آغاز شده است، سخت در اشتباهند. امام خمینى، یک حقیقت همیشه زنده است. نام او پرچم این انقلاب، و راه او راه این انقلاب، و اهداف او اهداف این انقلاب است. امت امام و شاگردان او که از سرچشمه‏ى فیاض آن موجود ملکوتى سیراب شده و عزت و کرامت اسلامى و انسانى خود را در آن جسته‏اند، اکنون شاهد آنند که ملتهاى دیگر، حتّى ملتهاى غیرمسلمان، نسخه‏ى تعالیم انقلابى آن قائد عظیم را مایه‏ى نجات خود دانسته و آزادى و عزت خویش را در آن یافته‏اند. امروز به برکت نهضت آن یگانه‏ى دوران، مسلمانان در همه‏جا بیدار شده‏اند و کاخ امپراتوریهاى سلطه‏ى ظالمانه، رو به ویرانى نهاده است. ملتها ارزش قیام ملى را دریافته و غلبه‏ى خون بر شمشیر را تجربه مى‏کنند و همه در همه‏جا، چشم به ملت مقاوم ونستوه ایران دوخته‏اند.



    روح الله تولایی ::: جمعه 85/11/20::: ساعت 9:0 صبح
    نظرات شما:
    موضوع: رهبری جهان اسلام

    ما میگویم زمینه‏هاى این باور که ایران می تواند حداکثر طی 50سال آینده حرف اول علمی جهان را بزند، موجود است.
      استعداد ما ایرانیها در زمینه‏هاى علمى، در دنیا اثبات شده است؛ از طرق مختلف، این معنا تحقیق و بررسى شده است و از نظر ما، قطعى است. در پیشرفته‏ترین دانشگاههاى دنیا، عنصر ایرانى از متوسط استعدادهایى که در آن دانشگاه بوده، سطحش بالاتر است؛ یعنى متوسط استعدادِ ایرانى از متوسط استعداد جهانى، سطحش بالاتر است. هم زمینه‏هاى طبیعى کشور، این را نشان میدهد. ما در جاى خوبى از دنیا قرار داریم، از جمعیت خوبى برخورداریم، با سطح جغرافیایى خوبى قرار داریم و با این نسبتى که ما از لحاظ جمعیت و سطح ارضىِ جغرافیایى نسبت به کل بشریت و کل عالم داریم، امکاناتمان بالاست و کشور فقیرى نیستیم. من یک وقتى آمار اینها را در همین سخنرانیهاى عمومى گفته‏ام و پخش شده، نمیخواهم تکرار کنم. ما تقریباً یک صدمِ جمعیت دنیا را داریم و یک صدمِ وسعت ارضىِ کره‏ى زمین را هم داریم؛ آن وقت ذخایر ما در زمینه‏هاى مهمترین عناصر تشکیل‏دهنده و پیش‏برنده‏ى تمدن کنونى دنیا - یعنى فولاد، مس و چند عنصر دیگر - بیش از یک درصد است؛ سه درصد، چهار درصد، پنج درصد؛ به نفت یا گاز که میرسیم، ناگهان رشد جهشى‏اى هم مشاهده میکنیم. استعداد انسانى هست، استعداد طبیعى هست و تجربه‏ى کارکرد هم هست. ما نگاه میکنیم هر جایى که تلاش کردیم، زحمت کشیدیم و یک توجهى نشان دادیم، پیش رفتیم.
    ما وقتى میخواهیم درباره‏ى نیازهاى کنونى جامعه‏ى دانشگاهى و محیط دانشگاهى و علم حرف بزنیم، از دو دیدگاه، با دو زبان میتوانیم حرف بزنیم؛ یک زبان، زبان تشویق کننده و به حرکت درآورنده، و یک زبان، زبان مأیوس کننده و دلسرد کننده است. من خواهشم این است که اساتید محترم، مسئولان محترم در همه جا - سر کلاس، در مجامع علمى و در بیان گزارشها - آن زبان اول را به کار بگیرند، نه زبان دوم را.
    متن کامل استدلالات رهبری را بخوانید

    روح الله تولایی ::: یکشنبه 85/7/16::: ساعت 4:34 عصر

    حفظ هویت
    اقتدار ملى براى یک کشور، حفظ کننده هویت او، مایه عزّت او و وسیله رسیدن او به آرمانهاست. تلاشى که براى نابودى ملتها و به زنجیر کشیدن آنها - از دورانهاى گذشته تا امروز - مى‏شود، همیشه در جهت نابود کردن یا ضعیف کردن اقتدار ملى آنها بوده است؛ و بعکس، ملتهایى که در راه تعالى و کمال قدم برمى‏دارند، باید در اقتدار ملىِ خودشان بکوشند. اقتدار ملى، فقط به معناى توانایی هاى نظامى نیست؛ اقتدار ملى یک مسئله همه جانبه است و بر دوش همه دستگاههاست و به عنوان یک وظیفه اصلى، بر دوش هر سه قوّه اساسى کشور نهاده شده است. اقتدار ملى به معناى این است که یک ملت، در مسئولان کشور جلوه‏هاى قدرت و توانایى و عزّت خود را مشاهده کند و کارها با سیاست هاى درست، با برنامه‏ریزى صحیح، با جدّیت و پشتکار و با هماهنگى و انسجامِ کامل پیش برود. در سایه اقتدار ملى است که مردم مى‏توانند به قدر استعدادشان و با شکوفایى این استعدادها، تلاش خودشان را مبذول کنند. هر سه قوّه باید تلاش کنند تا با جدّیت و پشتکار و توکّل به خدا و اعتماد به مردم و همکارى با یکدیگر، اقتدار ملى را تجلّى بخشند و مظهر اقتدار ملى شوند.


    روح الله تولایی ::: سه شنبه 85/6/28::: ساعت 11:0 صبح

    استقرار امنیت
    امنیت، یکى از اساسى‏ترین و اصلى‏ترین نیازهاى یک ملت و یک کشور است. مهمترین مشکل براى یک کشور وقتى به وجود مى‏آید که در محیط کار، در محیط زندگى، در محیط تحصیل و در فضاى عمومى جامعه، مردم احساس امنیت نکنند. این‏جاست که مغزهاى فعّال، دستهاى توانا و سرانگشتان ماهر، هیچیک نخواهند توانست مسئولیت مهمّى را که هر کدام بر دوش دارند، به انجام برسانند. در فضاى امنیت است که هم تلاش علمى، هم تلاش اقتصادى، هم روحیه و نشاط و هم همه فعالیتهاى یک کشور مى‏تواند به‏درستى برنامه‏ریزى شود و با دقّت دنبال گردد و به نتایج خود برسد.... جوانان ایرانى در دوران مبارک انقلاب اسلامى به اثبات رساندند که کار ناممکن براى آنها وجود ندارد. نشان دادند که اراده و همت آنان مى‏تواند بر همه مشکلات فائق آید. همت کنید، اراده کنید، سعى کنید، خود را آماده کنید؛ براى این‏که بتوانید آنچه را که این ملت بزرگ و شجاع از شما انتظار دارد - یعنى استقرار امنیت کامل - به او هدیه کنید. این یک وظیفه بزرگ است و بازوان توانایى که این کار را متعهّد است، نیروى انتظامى است..... امنیت، یک مقوله اساسى است. امنیت اجتماعى، امنیت فردى، امنیت در همه محیطهاى زندگى، امنیت فکرى و معنوى و روانى، همه اینها جزو انتظارات مردم است. بخش مهمى از این وظیفه بر دوش نیروى انتظامى است. جوانهاى بااستعداد، جوانهاى مؤمن، بحمداللَّه در این نیرو خود را آماده مى‏کنند که به این وظایف بزرگ برسند.


    روح الله تولایی ::: یکشنبه 85/6/26::: ساعت 11:0 صبح

    ارکان چهارگانه

    هدف‌ عمده‌ عبارت‌ است‌ از ساختن‌ کشوری‌ نمونه‌ که‌ در آن‌، رفاه‌ مادی‌ همراه‌ با عدالت‌ اجتماعی‌ و توأم‌ با روحیه‌ و آرمان‌ انقلابی‌، با برخورداری‌ از ارزشهای‌ اخلاقی‌ اسلام‌ تأمین‌ شود. هریک‌ از این‌ چهار رکن‌ اصلی‌، ضعیف‌ یا مورد غفلت‌ باشد، بقای‌ انقلاب‌ و عبور آن‌ از مراحل‌ گوناگون‌ ممکن‌ نخواهد شد. رفاه‌ ‌ مصرف‌گرایی‌ نیست‌ ـ که‌ خود، یکی‌ از سوغات‌های‌ شوم‌ فرهنگ‌ غرب‌ است‌ ـ بلکه‌ بدین‌ معنی‌ است‌ که‌ کشور از نظر آبادی‌ و عمران‌، استخراج‌ معادن‌ و استفاده‌ از منابع‌ طبیعی‌، تأمین‌ سلامت‌ و بهداشت‌ جامعه‌، رونق‌ اقتصادی‌ و رواج‌ تولید و تجارت‌، با تکیه‌ بر استعدادهای‌ ذاتی‌ نیروهای‌ انسانی‌ خودی‌، به‌ حد قابل‌ قبول‌ برسد و علم‌ و فرهنگ‌ و تحقیق‌ و تجربه‌ همگانی‌ شود و نشانه‌های‌ فقر و عقب‌افتادگی‌ رخت‌ بربندد. عدالت‌ اجتماعی‌، بدین‌ معنی‌ است‌ که‌ فاصله‌ی‌ ژرف‌ میان‌ طبقات‌ و برخورداریهای‌ نابحق‌ و محرومیتها از میان‌ برود و مستضعفان‌ و پابرهنگان‌ که‌ همواره‌ مطمئن ترین‌ و وفادارترین‌ مدافعان‌ انقلابند، احساس‌ و مشاهده‌ کنند که‌ به‌ سمت‌ رفع‌ محرومیت‌، حرکتی‌ جدی‌ و صادقانه‌ انجام‌ می‌گیرد. با قوانین‌ لازم‌ و تأمین‌ امنیت‌ قضایی‌ در کشور، بساط تجاوز و تعدی‌ به‌ حقوق‌ مظلومان‌ و دست‌اندازی‌ به‌ حیطه‌ی‌ مشروع‌ زندگی‌ مردم‌ جمع‌ شود. همه‌کس‌ احساس‌ کند که‌ در برابر ظلم‌ و تعدی‌ می‌تواند به‌ ملجأ مطمئن‌ پناه‌ برد، و همه‌ کس‌ بداند که‌ با کار و تلاش‌ خود خواهد توانست‌ زندگی‌ مطلوبی‌ فراهم‌ آورد. روحیه‌ و آرمان‌ انقلابی‌، بدین‌ معنی‌ است‌ که‌ میل‌ به‌ زندگی‌ راحت‌ و مرفه‌، جامعه‌ و مسئولان‌ را به‌ سازشکاری‌ و تسلیم‌ در برابر زورگویی‌ قدرتهای‌ جهانی‌ و غفلت‌ از توطئه‌ی‌ استکبار و بی‌اعتنایی‌ به‌ پیام‌ جهانی‌ انقلاب‌ نکشاند. آن‌ روزی‌ که‌ خدای‌ نخواسته‌ جمهوری‌ اسلامی‌، رفاه‌ و آبادی‌ را هدف‌ عمده‌ی‌ خویش‌ قرار داده‌ و در این‌ راه‌ حاضر به‌ چشم‌پوشی‌ از آرمانهای‌ انقلابی‌ و جهانی‌ و فراموشی‌ از پیام‌ جهانی‌ انقلاب‌ شود، روز انحطاط و زوال‌ همه‌ی‌ امیدها خواهد بود; و خدا چنین‌ روزی‌ را ان‌شاءالله‌ هرگز نخواهد آورد. بی‌شک‌، ملت‌ ایران‌ برای‌ دفاع‌ از اسلام‌ عزیز و استقلال‌ ملی‌ آماده‌ است‌ که‌ همه‌ چیز خود را فدا کند. برخورداری‌ از ارزشهای‌ اخلاقی‌ اسلام‌ بدین‌ معنی‌ است‌ که‌ روح‌ فضیلت‌ و پرهیزکاری‌ و وارستگی‌ و بردباری‌ و اجتناب‌ از شهوات‌ ممنوع‌ و دوری‌ از حرص‌ و آز و دنیاطلبی‌ و حق‌کشی‌ و نامردمی‌ و مال‌اندوزی‌ و روی‌آوردن‌ به‌ خلوص‌ و پاکی‌ و پارسایی‌ و دیگر خصلتهای‌ اخلاقی‌ در جامعه‌ رواج‌ یابد و به‌ صورت‌ ارزشهای‌ اصلی‌ به‌ حساب‌ آید. بر این‌ چهار ستون‌ اصلی‌ است‌ که‌ جامعه‌ی‌ رو به‌ رشد اسلامی‌ شکل‌ می‌گیرد و قوام‌ و استحکام‌ می‌یابد و استعدادها شکوفا و سرچشمه‌های‌ نیکی‌ و بهروزی‌ جوشان‌ می‌شود و جامعه‌ی‌ اسلامی‌ الگوی‌ جذابی‌ برای‌ همه‌ی‌ ملتها می‌گردد


    روح الله تولایی ::: جمعه 85/6/24::: ساعت 11:0 صبح

    آرمانگرائی

    عدم سازش وتسلیم در برابرظلم و زور گویی امروز هم ملت ایران، یک ملت آرمانگراست و با ظلم و زورگویى و تحمیل و تبعیض مخالف است. همه کسانى که اهل ظلمند، همه کسانى که اهل تبعیضند، همه کسانى که اهل زورگویى هستند و همه کسانى که اهل چپاولگری اند، طبعاً با این ملت میانه خوبى ندارند. البته بعضی ها مى‏گویند و ترویج مى‏کنند که ما توهّم مى‏کنیم که علیه مان توطئه هست و دشمنى وجود دارد! خیلى خوب؛ کسانى که دلشان مى‏خواهد چشم خودشان را روى هم بگذارند و بگویند ان‏شاءاللَّه گربه است، بگذارند؛ اما واقعیت که عوض نمى‏شود. وجود دشمن، با به خواب رفتن من و شما که از بین نمى‏رود. اگر دشمن، کمین گرفته و منتظر فرصت است که ضربه وارد کند، چه من و شما بدانیم، چه ندانیم؛ اگر به فرض خود را به ندانستن هم بزنیم، بالاخره دشمنى خودش را مى‏کند، چون دشمن است. با ندانستن ما، یا خود را به ندانستن زدن، دشمن از دشمنىِ خود دست برنمى‏دارد. افرادى مایلند اثبات کنند که نخیر؛ ملت ایران هیچ دشمنى ندارد! کنار خانه خودتان بنشینید و به کار خودتان سرگرم باشید؛ خاطرتان هم جمع باشد که همه جا امن و امان است! نه؛ این حرفها واقعیت ندارد. یک ملت زنده نمى‏تواند این‏گونه فکر کند. حتّى ما بعضى از ملتها و دولتها را سراغ داریم که در دورانى، که یا دشمنانشان آن‏قدر هم خطرناک نبودند، یا دشمنانشان آن‏قدر به آنها نزدیک نبودند، این‏طور وانمود مى‏کردند که دشمن در خانه آنهاست؛ براى این‏که بتوانند از خودشان درست دفاع کنند! در همین سالهاى طولانى جنگ سرد بین شرق و غرب، غالباً در کشورهاى غربى و عمدتاً در امریکا این‏طور بود. حتّى دشمن موهوم درست مى‏کردند؛ دشمنى که شاید آن‏قدرها هم دشمنى او نزدیک نبود؛ اما آن‏چنان دشمن را به افکار عمومى‏شان نزدیک جلوه مى‏دادند که بتوانند کارهاى بزرگ و اقدامات مورد نظر خودشان را انجام دهند! این مربوط به کسانى است که دشمن این‏قدر نزدیک به آنها هم نیست. آن‏وقت در کشورى مثل ایران، با این دشمنی‌ها و توطئه‏هاى آشکار، با آنچه که در داخل کشور مى‏بینیم، با آنچه که از اطراف و اکناف علیه ما به‏طور دائم توطئه و دشمنى انجام مى‏گیرد، عاقلانه نیست که بگوییم: «نه آقا، ما دشمنى نداریم. دشمنمان، دشمن نیست و در فکر توطئه نیست.» این حرف قابل اعتنایى نیست. پس، آن کسانى‏که نمى‏خواهند خودشان را به حماقت بزنند و بگویند دشمن نداریم، ناچارند در هر مرحله‏اى هدفهاى دشمنشان را بشناسند و بدانند که دشمن در فکر چیست.


    روح الله تولایی ::: چهارشنبه 85/6/22::: ساعت 11:0 صبح

    دفاع از سرافرازی و عزت

    انقلاب اسلامى نشان داد که اسلام مى‏تواند به یک ملت، سرافرازى و عزّت دهد؛ یک ملت را از زیربار فشار و تحمیل بیگانگان نجات دهد و از حالت تحقیرى که بر آن ملت تحمیل کرده‏اند، بیرون بکشد. مى‏تواند استعدادهاى یک ملت را در همه میدانها بروز و ظهور بخشد؛ مى‏تواند به یک ملت، قدرت دفاع از خود، قدرت دفاع از عقاید و از هویت و شخصیت خود بدهد. انقلاب اسلامى این را نشان داد. لذا آن وقتى که انقلاب اسلامى پیروز شد و وقتى امام بزرگ ما - آن شخصیت عظیم، آن شخصیت بى‏نظیر در زمان ما - توانست از زبان این ملت، سخن بگوید، همه مسلمانان عالم احساس افتخار و حیات کردند؛ احساس کردند که زنده شده‏اند. این خون تازه‏اى که در رگهاى امّت اسلامى دوید، دشمنان را بسیار دستپاچه و سراسیمه کرد. آنها نیروهایشان را روى هم گذاشتند تا با این پدیده عظیم - یعنى اسلام انقلابى که امروز آن را یک ملت فریاد مى‏کند - مبارزه کنند. از روزِ اوّل تا امروز - در طول این بیست سال - مبارزه کردند! مبارزه با چیست؟ مبارزه با عزّت و استقلال ملت ایران و مبارزه با هویت ملت ایران است؛ اما چون اسلام است که این عزّت را داده و به ملت ایران، هویت بخشیده است؛ چون اسلام است که به ملت ایران قدرت بخشیده است تا بتواند آرمانها، آرزوها و خواستهاى خود را علناً بر زبان آورد و آن را دنبال کند و از اخم قدرتها و دست نشاندگان آنها و حکومتهاى فاسد نترسد؛ چون اسلام است که این امتیاز را به ملت ایران بخشیده است، با اسلام دشمنند. دشمنى با اسلام انقلابى، اسلام امام، اسلام زندگى‏بخش، اسلامى که وقتى پرچمش برافراشته مى‏شود، همه دنیا را به خود متوجّه مى‏کند؛ همچنانى که امروز هم همین‏طور است. دشمنى با این اسلام به‏خاطر این است که اسلام، دست بیگانگان را از این جا کوتاه کرد و منابع این کشور را از دست بیگانگان نجات داد. لذا امروز خدمت به ایران و خدمت به ملت ایران، عبارت از خدمت به اسلام است. هرکس که امروز اسلام انقلابى، اسلام امام، اسلام زندگى بخش و اسلام مبارزه با ظلم و ستم را گرامى بدارد - نه آن چیزى که به نام اسلام در مقابل ظلم و ستم، تعظیم مى‏کند! آن اسلام نیست، فریب است - هرکس که امروز اسلام حقیقى و به تعبیر امام بزرگوار ما اسلام ناب محمّدى را تأیید و حمایت کند، اوست که براى ایران و ملت ایران، براى تاریخ ایران و آینده ایران و یکایک آحاد این ملت خدمت مى‏کند.



    روح الله تولایی ::: دوشنبه 85/6/20::: ساعت 11:0 صبح

    احساس هویّت و حفظ منافع
    شعار استقلال، یکى از مهمترین شعارهاست. اگر استقلال نباشد، یک ملت به آزادى خود و به شعار آزادى خود هم نمى‏تواند خوشبین باشد. استقلال را بعضى عمداً، بعضى سهواً، بعضى از روى غفلت و بعضى از روى خباثت، مى‏خواهند به دست فراموشى بسپارند. من امروز درباره‏ى مسئله استقلال - در وقتى که گنجایش این سخن را داشته باشد - در برابر شما برادران و خواهران عزیز مطالبى را عرض مى‏کنم. معنى استقلال چیست؟ براى یک ملت، استقلال چه مفهوم و چه ارزشى دارد؟ استقلال، یعنى این‏که یک ملت بتواند بر سرنوشت خود مسلّط باشد؛ بیگانگان دست دراز نکنند و سرنوشت او را خائنانه و مغرضانه رقم نزنند. این معناى استقلال است. اگر از ملتى استقلال او گرفته شد؛ یعنى اگر بیگانگان - که یقیناً دلسوز او نیستند - بر سرنوشت او مسلّط شدند، دو چیز را از دست مى‏دهد: اوّل، عزّت نفس خود را، افتخارات خود را، احساس هویّت خود را؛ دوم، منافع خود را. دشمنى که بر سرنوشت یک ملت مسلّط شود، دلسوز آن ملت نیست و منافع آن ملت براى او اهمیت ندارد. آن‏که مى‏آید یک ملت را مسخّر سرپنجه قدرت خود مى‏کند، در درجه اوّل - در حقیقت، در اوّل و آخر- به فکر منافع خود است. آنچه براى او کمترین اهمیتى ندارد، منافع آن ملتى است که استقلال خود را از دست داده است. ما در این زمینه نمونه‏هاى فراوانى در قرن نوزدهم و سپس به دنبال آن در قرن بیستم، داریم...... . عزیزان من! برادران و خواهران من! نبودن استقلال، با یک کشور این‏طور عمل مى‏کند. هویّت ملى را از مردم آن کشور مى‏گیرد؛ افتخارات را از آنها مى‏گیرد؛ سابقه تاریخى را از آنها مى‏گیرد؛ منافع مادّى آنها را چپاول مى‏کند؛ هویّت فرهنگى و زبان آنها را هم مى‏گیرد. این وضع تسلّطِ یک قدرت بر یک کشور است. در دوران استعمار این‏گونه بود. در دوران بعد از استعمار - که معروف به دوران استثمار است - طور دیگرى بود. البته کشور ما هرگز استعمار نشد؛ یعنى بیگانگان نتوانستند به این کشور بیایند و یک حکومت غیر ایرانى - حکومت مثلاً انگلیسى؛ چون انگلیسیها این‏جا مسلّط بودند - تشکیل دهند. ملت ایران این را اجازه نداد؛


    روح الله تولایی ::: یکشنبه 85/6/19::: ساعت 7:0 صبح

    <      1   2   3      >
    >> به پایگاه مجموعه رهنمود های موضوع بندی شده امام خامنه ای (مدظله العالی) بسیار خوش آمدید. خواهشمند است پیشنهادات و انتقادات سازنده و ارزشمند خود را برای ما به ایمیل زیر ارسال فرمایید: ruhollah1363@gmail.com

    > رهنمود های امام خامنه ای<<

    >>اشتراک در خبرنامه سایت<<
     


    >> درباره نویسنده سایت<<
    نظام جمهوری اسلامی - رهنمودهای امام خامنه ای
    روح الله تولایی
    رهسپاریم با ولایت تا شهادت


    >>محاسبه اوقات شرعی ایران <<

    >>لینک های دوستان<<
    >>سرویس پشتیبانی سایت<<